قانون-اردیبهشت ماه امسال بود كه خبر كوتاهي از واگذاري يكي از مهمترين موزههاي كشور به بنيادي خصوصي آمد و اعلام شد كه قرار است «موزه هنرهاي معاصر» به «بنياد رودكي» كه تحت مديريت خصوصي اداره ميشود، واگذار شود.همين خبر كافي بود تا چندصد تن از مخالفان اين واگذاري در مقابل ساختمان اين موزه در تهران تجمع كنند و خواستار لغو اين انتقال شوند. بعد از واكنشهاي زياد به اين انتقال سرانجام مديريت اين مجموعه نسبت به اين خبر واكنش نشان داد و اعلام كرد كه چنين انتقالي صورت نخواهد گرفت. اما موضوع واگذاري موزه هنرهاي معاصر باعث شد تا سوالي كه سالهاست ذهن دوست داران هنرهاي تجسمي را به خود مشغول كرده بار ديگر مطرح شود كه:«چرا ليست مخزن موزه هنرهاي معاصر اعلام نميشود؟» موضوعي كه همواره مورد بحث بوده و هيچكس علت دقيق آن را نمي داند. موزهي هنرهای معاصر تهران شامل جامعترین و مهمترین گنجینههای هنر مدرن در خارج از اروپا و آمریکای شمالی و دارای یکی از ۵ تا ۱۰ مجموعهٔ اول هنر نوگرا در دنیاست و آنطور كه در معرفي اين موزه آمده در گنجینهٔ دائمی موزه بیش از ۳۰۰۰ اثر ارزشمند از نخبگان هنرهای تجسمی ایران و جهان نگهداری میشود که نزدیک به ۴۰۰ عدد از آنها ارزش استثنایی دارند.
از جمله آثار موزه میتوان به کارهای بسیار شاخصی از گوگَن، رُنوار، پیکاسو، ماگریت، ارنست، پولاک، وارهول، لُویت، و جاکومتی اشاره کرد.آثاري كه هيچوقت به صورت رسمي كتابچهاي از آنها منتشر نشد و در حقيقت كسي نمي داند كه در قلب مخزن ارزشمند اين موزه چه گنجي نهفته است. موضوع وقتي پييچيدهتر ميشود كه بنا بر نظر بعضي از كارشناسان تجسمي ليست اموال اين موزه تا سالها وجود داشته و بعد به صورت تعمدي از بين رفته.از ارديبهشت ماه كه ملانوروزي- مدير موزه هنرهاي معاصر- در جمع معترضان قول داد كه ليست اموال و كتابچه مخزن اين موزه اعلام شود تا همين امروز مشتاقان هنرهاي تجسمي چشم انتظارند تا مديريت اين موزه و در مقام بالاتر از آن :معاونت هنري وزارت ارشاد به قول خود عمل و ليست مورد نظر را اعلام كنند. اين موضوع وقتي پيچيدهتر شد كه حدود يك ماه قبل اعلام كردند قرار است 60 اثر از گنجينه اين موزه به اروپا فرستاده و بعد از برپايي نمايشگاهي باز پس گرفته شوند.كدام آثار؟ هيچكس از نام و مشخصات آثار ارسالي حتي خبر ندارد و نمي داند كه چه آثاري قرار است مسافر اروپا شوند. در اين بين مرادخاني و مولانوروزي از اعلام جزييات بيشتر طفره ميروند و تنها پاسخشان به پرسشهاي هزاران نفر نگران ميراث اين مرز و بوم اين است كه اتفاق بدي نخواهد افتاد كه اگر هم بيافتد پاسخ مولانوروزي خيلي از مسائل را روشن ميكند:«من مسئوليتي در قبال آثار موزه قبول نميكنم».مهم ترين بيمي كه در خصوص فرستادن اين آثار به خارج از كشور ميرود بحث شناسنامه آنهاست. بسياري بر اين باورند كه اين آثار داراي شناسنامهي حقيقي متعلق به خاندان پهلوي بوده كه در صورت خروج آنها از كشور با يك ادعانامه ساده از سوي آنان و طرح شكايت در يكي از دادگاههاي اروپا قابل بازپسگيري است. موضوعي كه اگر صحت داشته باشد ايران را وارد دعواي حقوقي پيچيدهاي ميكند كه برنده شدنش در آن خيلي روشن نيست و ممكن است و حتي ممكن است سالها به طول انجامد. آنچه كه امروز مهم است نياز توجه مسئولان ارشاد به خواست عمومي نسبت به ثبت اموال موزه هنرهاي معاصر است. ثبتي كه بايد بصورت رسمي در وزارت ارشاد سند شود و يك فهرست از آن هم به مجلس شوراي اسلامي،بانك مركزي،رسانهها و اساتيد و فعالان هنرهاي تجسمي تقديم شود.
گفتوگوي قانون را با معاون هنري وزارت ارشاد و مدير موزه هنرهاي معاصر مي خوانيد:
چرا ليست گنجينه موزه اعلام نميشود؟
مرادخاني: ميشود،چرا نبايد اعلام شود؟
از ارديبهشت ماه و بعد از ماجراي واگذاري موزه آقاي مولانوروزي قول داد كه ليست آثار موزه هنرهاي معاصر به زودي اعلام شود پس چرا تا كنون چنين اتفاقي نيافتاده است؟
ملانوروزي: ما آن زمان قول داديم كه ليست آثار را به صورت كتابچه منتشر كنيم و اين كار را مي كنيم.
بله گفتيد اما تا به امروز انجام نشده است...
مرادخاني: خب چرا در اين 35 سال چنين ليستي را نمي خواستيد و الان ميخواهيد؟
بالاخره ليست آثار وجود دارد يا ندارد؟
ملانوروزي: مگر ميشود كه اثري وارد گنجينه شود اما ليستي از آن وجود نداشته باشد؟
پس چرا اعلام نميشود؟
مولانوروزي: چرا بايد اعلام شود؟
چون مردم ميخواهند كه بدانند چه آثاري در گنجينه موزه وجود دارد!
ملانوروزي:مردم؟
بله مردم چون جزو اموال عموميست و متعلق به كل مردم كشور است.
مولانوروزي: اين جزو سياستهاي موزه است كه هر زمان خواست كتابچه چاپ كند و اعلام كند.
سياست هاي موزه؟ چهكسي اين سياستها را تعيين ميكند؟
ملانوروزي: هيج موزهاي تمام سياستهايش را اعلام نميكند!
مرادخاني: كشوري كه قرار است اين آثار به آنها ارسال شود هيچوقت نميآيد كاري كند كه به اعتبار جهانياش لطمه وارد شود.ما نبايد به كشورهايي كه از در دوستي ميخواهند با ما همكاري كنند توهين كنيم.
چه تضميني هست كه اين آثار به كشور بازگردند؟
مرادخانی: تمام تضمينها را خود كشورها مي دهند.حتي وزير امورخارجه آلمان به جناب دكتر ظريف نامه نوشته و تضمينهاي لازم را داده.اين كارها همهچيزش به قاعده انجام ميشود.
بحث مهمي هم در خصوص مالكيت بخشي از گنجينه موزه مطرح است و آن اين است كه شناسنامه آثار ممكن است مربوط به آثار حقيقي باشد و بعد از خروج آنها از كشور در خصوص مالكيتشان ادعا شود و از كشور بازپس گرفته شوند..
ملانوروزي: شما بگوييد كدام آثار شناسنامه حقيقي دارند؟
آقاي مولانوروزي ما كه حتي نمي دانيم چه آثاري در گنجينه وجود دارند!
ملانوروزي:من به شما ميگويم كه هيچكدام شناسنامه حقيقي ندارند.
مرادخاني: من خيلي خوشحال هستم كه حوزه خاموش هنرهاي تجسمي به وسيله اين ماحرا به صدر اخبار آمده!
آقاي مرادخاني حداقل از ارديبهشت كه افكار عمومي و رسانهها به دنبال منتشر شدن ليست مخزن موزه هنرهاي معاصر هستند اين حوزه اصلا خاموش نبوده و نیست. چرا این کار (اعلام لیست گنجینه موزه) تا به امروز انجام نشده است
مرادخاني:اين اتفاق نشان ميدهد كه كارهايي كه در اين حوزه انجام شده بسيار مهم بوده و اخبار اين حوزه داغ شده است.
آقاي مرادخاني من صراحتا از شما به عنوان مديرهنري وزارت ارشاد سوال ميكنم كه فهرست آثار موزه كي منتشر ميشود؟
مرادخاني: به زودي!
به زودي يعني چه زماني؟
مرادخانی: اجازه بدهيد ليست آثار را ببينم و بعد.
يعني معاون هنري ارشاد نمي داند كه كيفيت فهرست گنجينه اين موزه چطور است؟
مرادخاني: اين خيلي طبيعي است.
آقاي مرادخاني شما هم تاييد ميكنيد كه هيچكدام ازين آثار شناسنامه شان متعلق به افراد حقيقي نيست؟
مرادخاني: بله هيچكدام را افراد حقيقي نخريدهاند و آن زمان هم سازماني به نام بنياد فرح پهلوي آنها را خريداري كرده بوده كه براي موزه هنرهاي معاصر تهيه شده بود.
آقاي ملانوروزي من كمد لباس خواهرم را ميخواهم تحويل بگيرم از او در مورد اموالش سوال ميكنم كه فردا ادعايي در خصوص اموال آن نداشته باشد. شما چطور يك موزه را تحويل گرفتيد بدون آنكه از گنجينه آن مطلع باشيد؟
ملانوروزي: من هيجوقت موزه را تحويل نگرفتم!
يعني چي؟
ملانوروزی: يعني اينها جمع دار اموال دارد و او از اموال موزه خبر دارد.
يعني شما در جريان نيستيد؟ اگر فردا اتفاقي افتاد شما به عنوان مدير موزه پاسخگو نخواهيد بود؟
ملانوروزي: خير!