قانون-با علاقه از کار کردن برای بچهها میگوید و معتقد است بودن در کنار بچهها خلاقیت را تقویت میکند. «احسان پویا» آموزگاری است که درس و کار و زندگیاش را با هم پیوند زده و علاوه بر شغل آموزگاری، برای بچههای گروههای سنی مختلف اشعار شاهنامه را به نمایش درمی آورد. چادری که در آن به اجرای نمایش می پردازد، مجموعه ای از عروسک های جذاب که ساخته دست خود اوست و تعدادی نقاشی قهوه خانه ای، تمام وسایل او برای گفتن داستانهای جذاب شاهنامه است. با او که این روزها ماجراهای «هفتخوان» را برای بچهها روایت میکند، درباره خودش و نمایش «هفتخوان» گفتوگو کرده ایم.
چه شد که به سراغ شاهنامهخوانی برای بچهها رفتید؟
من، در دانشگاه هنرهای زیبا، هنرهای نمایشی و ادبیات نمایشی خوانده ام. سال دوم دانشگاه بودم که مادر یکی از دوستانم که مدیر مهدکودک بود، به دانشگاه آمد و از ما پرسید که هرکدام چه کاری می توانیم در زمینه نمایش و ادبیات برای کودکان انجام دهیم. من کاملا اتفاقی گفتم که من شاهنامه برای بچهها میخوانم. البته آن اوایل در شاهنامه خوانی خیلی تسلط نداشتم ولی به هر حال این شروع کار من برای بچه ها بود.
شما حدود 10 سال است که برای بچهها شاهنامه میخوانید. از تجربه تان در این سال ها بگویید.
تمام این سال ها همیشه با آزمون و خطا پیش رفته ام تا بتوانم بهترین فرم شاهنامه خوانی را برای بچه ها پیدا و اجرا کنم. اوایل فقط از روی اشعار میخواندم، اما متوجه شدم که بچهها خیلی با اشعار ارتباط برقرار نمیکنند. بعد از آن روایت ساده داستان های شاهنامه را تهیه کردم. خب، کم کم فهمیدم که تعدادی از داستانها به درد بچهها نمیخورد و توجهشان را جلب نمیکند. بعد سراغ کتابهای دیگری مثل کلیله و دمنه، ماجراهای سندباد، و هزار و یک شب رفتم و دریافتم که شاهنامه به خاطر داشتن موجودات خارقالعاده و بخشهای اسطورهایاش، توجه بچهها را جلب میکند. بعد از چند سال به این نتیجه رسیدم که باید در کار تغییری ایجاد کنم. از طرفی، من در دوره ای با بچههای 4 - 5 ساله شاهنامه خوانی می کردم تا اینکه وقفهای پیش آمد و من بعد از چند سال همان بچه ها را مجددا دیدم و وقتی از آنها درباره شاهنامه پرسیدیم هیچ چیز به یادشان نمی آمد. بنابراین، تصمیم گرفتم که داستانها را نمایشی کنم چون هم تاثیر و هم ماندگاریاش بیشتر میشود.
درباره نمایش «هفتخوان» توضیح دهید.
کاری که من الان انجام میدهم، ترکیبی از قصهگویی سنتی شاهنامه یا پردهخوانی و نقالی و نمایش عروسکی برای بچههای گروه سنی ب و ج، یعنی از 4 تا نهایتا 10 سال است. با افزایش امکانات به این نتیجه رسیدم که میتوانم داستانهای پر کاراکتر را انتخاب کنم و به همین دلیل سراغ «هفتخوان» رفتم. طول این نمایش یک ساعت است و تا کنون در مهدها و مدارس اجرا شده و دوست دارم همه بچهها از آن لذت ببرند. در نمایش ما راوی ماجرا را نقل میکند، اما موقعیت که نمایشی می شود، عروسکها وارد عمل میشوند. بهعلاوه، این گونه نمایشها به شخصیتی نیاز دارد که رابط میان مخاطب و راوی باشد. در نمایش «هفتخوان» این وظیفه را به عهده رخش گذاشتم. در واقع، «رخش» میتواند هم با راوی سخن بگوید و هم رو در رو با بچهها صحبت کند. به عبارت دیگر، شخصیت «رخش» را که در شاهنامه اصلادیالوگ ندارد ،پرورش دادم و به نقش اصلی نمایش بدلش کردم.
شما در پس زمینه صحنه های نمایش و برای زمینه حوادث از نقاشی های قهوه خانه ای استفاده کرده اید. چرا؟
در ابتدای کار برای پرده خوانی ها از نقاشی های رئال استفاده می کردیم که اصلا شبیه نقاشی های مرسوم پرده خوانی نبود. بعدا به این نتیجه رسیدم که از عکسهای تاریخی و بناها و نقاشی های سنتی دوران صفوی و قاجار استفاده کنم و نهایتا با خودم فکر کردم چرا از نقاشی های قهوه خانهای برای این کار استفاده نکنیم! نقاشیهای قهوهخانهای به ما این امکان را می دهد که یک داستان کامل را در یک صحنه اجرا کنیم. چون گوشه گوشه پرده نقاشیکه برای قهوه خانه آماده شده، پر است از صحنههای مختلف و فقط کافی است نقال چوبش را روی هر قسمت پرده بگذارد و شروع کند به شرح دادن ماجرا. نقاشی های قهوه خانه ای فرم آمادهای برای نمایش است.
شکل روایت چگونه است؟
شکل روایت خیلی حماسی نیست. در واقع، روایت ما شبیه یک قصه است که بخش های غیر دراماتیک آن مثل حرکت رستم از خوان دوم به خوان سوم و ماجراهای طی مسیر را راوی بیان می کند و وقتی نوبت به خود رستم میرسد، عروسک این شخصیت وارد صحنه می شود. ما اصلا شعر نمیخوانیم و لحن بهگونهای کمدی است و هیچ عروسکی کاملا بد نیست. در شاهنامه شخصیت ها در دو حالت صفر و یک قرار دارند؛ یا کاملا بد هستند و نیت شومی دارند یا خوب و قهرمان اند. در نمایش «هفت خوان» اغلب شخصیت ها قدری بلاهت دارند و خیلی خنده دار هستند اما اتفاقات نمایش عینا مثل شاهنامه است و در این بخش دخل و تصرفی صورت نگرفته است.
بچهها چه واکنشی دارند و چه نقاطی از داستان برایشان خیلی جالب است؟
به طور کلی، شروع جنگ میان دو پهلوان یا ورود کاراکترهای دیو و جادوگر برای بچهها جالب است. البته چون من الان داخل چادر عروسکگردانی میکنم خیلی خوب متوجه واکنش بچهها نمیشوم. با این حال با ورود برخی عروسکها مثل دیو سپید که خیلی هم متفاوت هستند صدای همهمه آنها را میشنوم. بهعلاوه ما بعدا در نقاشیهایشان این موضوع را بررسی میکنیم. خب بازیگر نقش راوی هم که به خوبی بچه ها را می بیند ،در پشت صحنه درباره واکنشها میگوید که گاهی بچه ها میخکوب می شوند.
احساس شما از کار با بچهها چیست؟ به هر حال شما، به گفته خودتان، اتفاقی وارد این عرصه شده اید اما با گذشت سال ها مشخص است که کار کردن برای بچه ها، آن هم با موضوع شاهنامه، کاملا خواست شما بوده است.
بله، من خودم بعدها کلاس رفتم و متون تحقیقاتی این حوزه را خواندم و کمکم شناختم را از شاهنامه گسترش دادم.کار برای بچهها خیلی حساس است؛ زحمت زیادی دارد و انرژی زیادی میبرد. خب وقتی تاثیر کار را بر بچهها میبینیم، کشش و جذبه عجیبی ایجاد میکند. ضمن اینکه کار کردن برای بچهها همیشه خلاقیت آدم را تقویت میکند.
برای آینده چه برنامه ای دارید؟
علاوه بر ادامه اجرای نمایش «هفت خوان»، قصد دارم سایر داستانهای شاهنامه مثل اکوان دیو، زال و رودابه، هفت رخ و... را که دارای جنبه متافیزیکی و ماوراء الطبیعی و برای بچهها جالب هستند، به نمایش تبدیل کنم.