هرچه به پایان مهلت تبلیغات انتخابات ریاستجمهوری نزدیک می شویم، رفتارها و اتهامزنیهای عجیب و غریب فراواني را مشاهدهميكنيم. حرف هایی که روزگاری از زبان بدنام ترین ضد انقلاب خارج نشین شنیده می شد امروز در رسانه ها و برزبان کسانی شنیده می شود که در داعیه انقلابیگری، كسي را قبول ندارند وخود را یگانه مالک و دلسوز انقلاب ،کشور و ارزش ها میدانند. در همين راستا، خبرگزاری تسنیم که از رسانه های محوری اصولگراست در میانه تبلیغات و هیاهوی انتخاباتی، مطلب بسیار عجیبی را منتشر کرد و به طور تلویحی حسن روحانی، ريیس جمهور مستقر را در مظان اتهام قتل فرزندش قرار داد! حرف هایی که روزگای تنها ازسوي فراریان و ورشکستههاي خارج نشين بیان می شد. تسنیم در بخشی از مطلب خود چنین می آورد: «پسر حجتالاسلام روحانی در دهه 70 در خانه و بهوسیله «اسلحهای خاص» درگذشت و حرف و حدیثها و سوالات مهمی پس از آن درباره قاتل و مقتول بروز کرد».
عقدهگشايي خاص
گويي پاسخ های مستدل ريیس جمهور به حملات قالیباف، اصولگرایان را به شدت عصبانی کرده و باعث شده تا کنترل خود را از دست بدهند و به هر دستآویزی متوسل شوند. این خشم از غافلگیری قالیباف در متن تسنیم این گونه نمایان است: «حجتالاسلام حسن روحانی کاندیدای دوازدهمین دوره انتخابات ریاستجمهوری در مناظره سوم کاندیداها، مطالبی خلاف علیه برخی کاندیداها مطرح کرد که بسیاری آن را بهغایت ناجوانمردانه و غیراخلاقی دانستهاند. او در یک بخش از اظهاراتش گفت که پروندهای از یکی از کاندیداهای منتقد دولت در سال 84 داشته است که آن را افشا نکردهاست! باوجود اینکه حسن روحانی هیچ مستندی برای ادعایش مطرح نکرد، اما اثرات تخریبی و سوء این ادعا باقی ماند. هرچند برآوردها نشان میدهد که رویکرد غیراخلاقی و خلافگویی روحانی در این مناظره وضعیت او را در افکار عمومی بدتر کرده است.او در حالی این ادعا علیه محمدباقر قالیباف را مطرح و باوجود درخواست قالیباف برای ارائه مستنداتش از این کار خودداری کرد که رقبای روحانی در این مناظره میتوانستند مواردی را به زبان برانند که اگر این مطالب گفته میشد مشخص نبود وضعیت حجتالاسلام روحانی هماکنون چگونه بود و آیا او میتوانست همچنان خود را کاندیدای ریاستجمهوری بخواند یا خیر». نوشته های این رسانه اصولگرا نشان می دهد آنان شکست را باور کرده اند. اما این گونه واکنش به تنگشدن عرصه، چه معنایی جز نگاه به غایت فرصتطلبانه و ماکیاولیستی به عرصه سیاست آن هم در یک نظام سیاسی دینی داشته باشد؟ آیا در گفتمان این مدعیان دیانت و اخلاق، شکست حسن روحانی و قبضه دولت به هر وسیلهای قابل توجیه است؟
پيشينه بياخلاقي
جامعه به خاطر دارد که چگونه این جریان در مقابل آیت ا... هاشمی فقید نيز همین رفتار را پیش گرفته بودند. تا روزگاری که آیت ا... به آن ها نزدیک بود، در نماز جمعه شعار مخالف هاشمی دشمن پیغمبر است سر می دادند. اما زمانی که در سال 84 هاشمی فقید خلاف میل آن ها وارد رقابت ها شد و مقابل اراده آن ها قرار گرفت تخریب بي نظیری عليه او صورت دادند. وقتی آیت ا... به منتقد اصلی دولت محبوب آن ها تبدیل شد، ناگهان فرزندانش به انواع سوء استفادهها محکوم شدند و «جونیور و دختر ساندویچ خور» لقب گرفتند و هاشمی تا مرتبه سران فتنه وخواص بیبصیرت نزول کرد.
كمك مدعيان انقلابيگري به ضد انقلاب
آن زمان کسی از اصولگرایان نپرسید اگر این اتهامات صحت دارد چگونه فقط در سال های پس از 84 از سوی آنان مطرح می شد؟ درباره اتهام بی شرمانه اخیر به ريیس جمهوري اسلامی ایران می توان چند نکته را بیان کرد. اول اینکه اگر این ادعا صحت دارد و این مدعیان از آن مطلع بوده اند چرا و چگونه بیست سال سکوت کرده اند؟ چرا در تمام این سال ها قوه قضايیه را در جریان قرار نداده اند تا به این ادعای سنگین رسیدگی کند؟ تسنیم ادعا میکند قالیباف و رئیسی از اصل این ماجرا اطلاع داشته اند ونجیبانه سکوت کرده اند. اگر اینگونه است و افرادی در سطح این آقایان اطلاع داشتهاند چگونه روحاني سالها به عنوان نماینده رهبری در شورای عالی امنیت ملی منصوب شده بود؟ آیا کسی که با تایید رهبر معظم انقلاب، دبیر شورای عالی امنیت ملی و مسئول تیم مذاکره کننده هسته ای بوده است دارای چنین نقطه ای در زندگی شخصی خویش است؟ آیا این دهن کجی به انقلاب و نظام نیست؟ بهراستی اگر شخصی چنین مسالهاي در زندگي داشته باشد از فیلتر شورای نگهبان عبور خواهد کرد؟ با ادعاها و اتهامات و کذب هایی که اصولگرایان امروز برای رسیدن به قدرت وشکست رقیب می زنند آیا دهان ضد انقلاب برای یاوه سرایی گشادهتر نخواهد شد. فردا روزی که دشمنان انقلاب و کشور، هر مرگ طبیعی را قتل نمايش دهند و شاهد آن را نيز مطالب خود اصولگرایان بیاورند آیا این مدعیان امروز پاسخگوی هزینه های فردا خواهند بود؟ یا همچون عملکرد دولت احمدی نژاد بازی من نبودم ونمی شناسم را بهراه خواهند انداخت؟
بازي با آتش
گويي اصولگرایان انتظار دارند بازی اتهام زنی را راه بیندازند و رقیب نيز نظارهگر باشد و اگر با کمترین واکنش مواجه شوند همچون کودکان نازپرورده همه چیز را مطابق اراده خود میخواهند و دست به هر اقدامی می زنند. در مناظره های امسال، این قالیباف بود که بازی اتهام زنی و بی اخلاقی را آغاز کرد و درهر جلسه، انبوهي سند ونوشته جلو دوربین گرفت تا شاید روش احمدی نژادی او جواب بدهد. حسن روحانی به عنوان ريیس جمهور مستقر وصدای بخش بزرگی از مردم وظیفه داشت پاسخ اتهامات بیجا را بدهد تا مگر یک بار برای همیشه ریشه این روش های نامبارك خشکانیده و جامعه در مقابل آن واکسینه شود. گويي اتهام زنی و شبه افکنی فقط برای خود این آقایان مجاز است و اگر دیگران در مقام پاسخ ودفاع از خود بربیایند حتي به قیمت حمله به اصول و اساس کشور و انقلاب باید مورد تهمت و هجمه و بی اخلاقی قرار بگیرند. مردم در 29 اردیبهشت بی ثمر بودن بهکارگیری این روشها و تاریخ مصرف گذشته بودن آنها را اثبات خواهند کرد اما ننگ همزبانی با ضدانقلابترین رسانهها و حنجره ها و گشودن باب تهمت های بزرگ و ضد اعتماد به نظام هرگز از پیشانی این جریان پاک نخواهد شد و از یادها نخواهد رفت.