قانون- انصار امینی- پژوهشگر علوم سیاسی -
در ادبیات سیاسی، نظریات متعددی درباره نقش صاحبان قدرت در فرمان دادن و انتخاب مسیر برای مردم وجود دارد. کلیت نظریات این است که نخبگان تراز اول یک جامعه، مردم را به سمت و سویی که میخواهند راهنمایی می کنند. درحقیقت این نظریات تاکید دارند که مردم از خود چندان اختیار و قدرت تمییزی ندارند و این گروه اقلیت حکمران هستند که با تصمیم گیری خود آنها را به سمت اهداف و منافع خود هدایت میکنند. واقعیت این است که این مساله در انتخابات دوره دوازدهم ریاست جمهوری تا حد زیادی اعتبار خود را از دست داد. نتیجه رای گیری نشان داد که مردم همیشه فرمانبردار نیستند و البته می توانند در مواقع لزوم انتخاب درستی داشته باشند. انتخابی که شاید در تقابل برخی از سیاست های حاکم قرار بگیرد. با واکاوی انتخابات اخیر ریاست جمهوری، چند مساله در رابطه با مردم خودنمایی می کند:
1-وجود ابزار اطلاع رسانی مانند تلگرام، اینستاگرام و... كه آزادی و عدالت نسبی ای را در بین آحاد جامعه بهوجود آورده بود تا همه به یک اندازه بتوانند از اخبار تازه در كوتاهترين زمان اطلاع پیدا کنند و مواضع افراد صاحب کرسی و قدرت را در بحبوحه ای حساس چون انتخابات تحلیل کنند. چنانکه چهره واقعی بسیاری از کسانیکه زمانی صاحب قدرت و نفوذ بودند و از اخلاص در برابر مردم حرف می زدند بهواسطه کانال های تلگرامی و ویديوهای اینستاگرامی نمایان شد. براي مثال شخصی که او را بهعنوان معاون اجرایی ريیس جمهور در دوره های پیش می شناختند با دهن کجی به ساحت انتخابات و قدرت انتخاب مردم، نام محمود احمدی نژاد را بهجای نامزدهای ریاست جمهوری در برگه رای خود نوشت. در این بین باید از پخش زنده مناظرات در صدا و سیما بهعنوان اتفاقی مثبت نيز یاد کرد اگرچه بر روند کلی و مواضع این سازمان در روزهای پیشین نقدهای جدی ای وارد است.
2-تساهل و مدارا در این انتخابات در بین مردم به وضوح دیده می شد. طرفدران نامزدها در کنار ستاد یکدیگر بدون درگیری و فحاشی فعالیت میکردند و این مساله به نوعی بالا رفتن بلوغ سیاسی و اجتماعی افراد را در جامعه نشان می دهد.
3-شادی در دوران تبلیغات نامزدهای انتخاباتی آنچنان در جامعه دیده می شد که گویی این مردم همان مردمی نیستند که آمار جهانی، کشور آنها را جز غمگین ترین های جهان معرفی می کند. صدای پایکوبی، قهقه ها و خنده های افراد مختلف از طبقات متفاوت، در هر جای ایران خودنمایی می کرد؛ مردم به يكديگر نزدیک شده بودند و از اویی که با اتومبیل چندصد میلیونی، خیابان ها را طی می کرد تا افراد پیاده، همه خوشحال بودند؛ می گفتند، تحلیل می کردند و می خندیدند.
4-آزادی در چند روز تبلیغات، روی خود را نشان داده بود، آزادی بهاین معنا که افراد در چارچوب رویه انسانی و مدنی آنچه می خواستند را عملی می کردند بی آنکه کسی آنها را مورد بازخواست و آزار قرار دهد. برخی محدوده آزادی را در لباس و پوششی که علاقه داشتند بهجا آورده بودند، برخی دیگر در خصوص آینده کشور، مسائلی که با آن مواجهیم، مشکلات اشتغال و مسائل اجتماعی را بدون سانسور در ملأ عام مطرح می کردند و در کل، افراد با توجه به افق دید خود، آزادی را تجربه کردند.
بی شک آگاه شدن مردم در جهت تعامل با جهانی که در آن زندگی می کنند اتفاقی فرخنده است. حضور مردم در پای صندوق های رای نیز تاییدی است برای تداوم آرمان هایی که در این یادداشت آوردیم. پس امید است که با ادامه مطالبات مردم، رييس جمهور حسن روحانی نیز این روند را بیش از پیش در چارچوب اختیاراتی که دارد تقویت کند و همچنين امیدواریم که ريیسجمهور از تجربه دور یازدهم استفاده کند و برای واگذاری سمت های مهم کشور از نیروی جوانتر استفاده کند نه کسانی که کهنسالی شان بیش از تخصصشان در 4سال قبل خودنمایی می کرد.