قانون-داوود حشمتی / روزنامه نگار
سه شنبه 23خرداد 96خبری منتشر شدکه درآن آمده بود: شورای عالی انقلاب فرهنگی سند 2030رابه طور کامل کنارگذاشت. به دنبال انتشار این خبر، بحثهای زیادی در فضای مجازی و گروه ها ایجاد شد که سوال اصلیشان این بود:«مگر روحانی نگفته بود از هر چیزی بگذرم از 2030 نمی گذرم؟پس چرا کوتاه آمد؟»اما اصل سوال اشتباه است که اتفاقا مخالفان تندرو و دلواپسان برای حامیان روحانی به وجود آوردند.روحانی هرگز نگفت از اصل سند 2030 نمی گذرم. این دروغی است که طرف مقابل با هدف خاص برای ایجاد دوقطبی در جامعه و با تقطیع کلمات روحانی ساخت.متاسفانه برخی از حامیان دولت نيز آن را باور کردند.
بعد از انتخابات، روحانی درهمایشی که براي تقدير از فعالان ستادهايش ترتيب داده بود به مشکلات و مسائل پدیدآمده در آن اشاره کرد و در بخشی از آن به حواشی سند 2030 پرداخت. آنچه روحاني گفت به اصل سند 2030 باز نمي گشت. اينجا بايد اصل سند 2030 و تهمتهایی راکه به این بهانه در جریان انتخابات به دولت، معلمان و فرهنگیان زده شد، از يكديگرتفكیک کرد. آنچه روحانی گفت «از آن نمیگذرم» بحث «تهمتها»بود، نه خود سند 2030 که تایید، تصویب و لغو آن، سازوکار قانونی ديگري دارد كه به شورای عالی انقلاب فرهنگی باز می گردد و مشخصا در دست شخص ريیس جمهور نیست.
روحانی در آن سخنرانی گفت:«من از همه تهمت هاوتوهین های این مدت انتخابات گذشتم اما از 2030نمیگذرم.از توهین و اهانتی که به معلمان و فرهنگیان شد، نمیگذرم». افراطیون مخالف دولت، با هدف اینکه به بدنه بی اطلاع خودشان اثبات کنند روحانی مقابل رهبری قرار گرفته، کلیپی تولید کردند که در آن دو بخش وجود داشت.
ابتدا سخنان رهبری پخش مي شد که گفته بودند:«جمهوری اسلامی زیربار این نوع سندها نمی رود». پس از آن، بدون اينكه جملات قبل و بعد را بياورند، حرف روحاني را منتشر كردند كه گفته بود:« از 2030 نمی گذرم». کنار يكديگر قرار دادن این دوبخش این معنا را متبادر می کردکه روحانی می خواهد برخلاف نظر رهبری حتما این سند را اجرا کند. اما این دروغ محضی بود که تولید کنندگان آن به خوبی می دانستند براي چه چيزي آن را توليد كردند و متاسفانه در دو سوی ماجرا، توده مردم را به اشتباه واداشت. یک طرف که توده مردم مخالف دولت روحاني بودند، به استناد همین موضوع می گفتند:«روحانی در مقابل رهبری ایستاده است».
در طرف دیگر نيز، همین نظر دیده میشد. عجیب تر اینکه بعد از کنار گذاشته شدن این سند همانها که آن کلیپ را تولید کرده بودند، بحث را کلید زدند و با کینه نوشتند: «لغو اين سند يعني موفقيت فرمان آتش به اختيار» و از هواداران روحاني میپرسیدند: «مگر قرار نبود روحانی از 2030 نگذرد؟ پس چه اتفاقی افتاد؟»
هدف کلی این سوال، همان جنگ همیشگی مخالفان صندوق رای و ناامیدکنندگان مردم است. همانها که می خواهند به مردم اثبات کنند:«حتی اگر شما رای نيز بدهید، باز این ما هستیم که تصمیم می گیریم چه اتفاقی در کشور بیفتد. پس نااميد شده و در انتخابات شركت نكنيد» (درباره این جدال كه آن را «جدال ناامیدی» مي دانم، مفصلا خواهم نوشت).
نکته اینجاست: تاکید روحانی بر پیگیری دروغ ها و تهمت هایی بود که به بهانه سند 2030به دولت برآمده از رای مردم و نظام اسلامی زده شد.به اعتقاد من نه تنها دولت بلکه سایر نهادها (از جمله نهادهای زیرنظر رهبری) باید این تهمتها و دروغها را حتی پیشتر و بیشتر از روحانی پیگیری کنند. آن دروغی که در مورد سند 2030 به معلمان زده شد، مواردی بود که حتی در مورد نظام آموزش زمان شاه نیز مطرح نبود. پس نه فقط روحانی بلکه کل نظام لازم است این لکه توهین، دروغ و فریب را که به خاطر به دست آوردن چند رای بیشتر به فرهنگیان و معلمان این کشور زده شد، پاک کنند.