تكفيرجمهوري آذربايجان!
در همين راستا روزگذشته كاظمصديقي، امام جمعه تهران با استفاده از اين تريبون عمومي در اظهاراتي گفت:« ما از داخل کشور عربستان خبر نداریم، ما خبر نداریم در داخل کشور عربستان در شهرهای شیعهنشین، با حمایت آمریکا چه میگذرد و چه جنایاتی در آنجا انجام میشود؟ در آذربایجان میبینیم که مردم اجازه گرامیداشت مراسمهای مذهبی را ندارند، در هیچ کشوری سراغ نداریم که مثل همین آذربایجان، مردم در مراسم مذهبی آزاد نباشند، در کشورهای کُفر هم این کار را نمیکنند که در این کشورها صورت میگیرد. در این شرایط، مجامع حقوق بشری خفه خون گرفتند و هیچ کسی صدایش بلند نمیشود و هیچ کسی کاری نمیکند. صدیقی ادامه داد: پیگیری بینالمللی جنایتهای بشری یکی از وظایف دستگاه قضایی است، یکی از مطالباتی که مقام معظم رهبری داشتند و البته متوجه معاونت فرهنگی و حقوق بشر قوه قضايیه است_ که باید از انصاف نيز نگذشت که قدمهای خوبی برداشته شده، ولی تا حد مطلوب فاصله داریم_ پیگیری حقوقی و قضایی مسائل بینالمللی از جمله حمایت از مظلومان است؛ آیتا... زکزاکی به چه جرمی زندان است؟ علمای آذربایجان به چه جرمی در زندان هستند؟ باید این مسائل در چارچوب حقوقی پیگیری شود».
خودسري كارشناسانه!
اينكه ما بايد در برابر ظلم و كفار ايستادگي كنيم، يكي از بهترين ويژگيهاي نظام جمهوري اسلامي است كه مردم نيز با حضور در راهپيماييهاي مختلف از اين سياست حمايت كرده و آن را تاييد ميكنند اما آيا نبايد براي اعتراض به كشورهاي مختلف و دولتهاي همسايهاي كه روابط با آنها در شرايط خاصي وجود دارد برنامهاي معقول و كارشناسي داشت؟! آيا نبايد جريانها و افراد مختلفي كه حيطهكاري آنها در عرصههاي ديگر تعريف شدهاست به وظايف خود برسند و بگذارند تا نيروها و دستگاههايي كه براي روابط بينالمللي حقوقمي گيرند و آموزش ديدهاند به اين مهم رسيدگي كنند؟! چرا برخي عادت كردهاند در همه مسائل بدون آنكه اطلاعي از عواقب آن داشته باشند اظهارنظر كرده و گاهي دردسر ايجادكنند؟! همه شاهد بوديم كه درمساله حمله به سفارت سعودي، نظام و كشور چه هزينههايي را براي خوداجتهادي برخي خودسر پرداخت كرد و در آن بازه، مقامات كشور اين اقدامات را نكوهش كردند ولي چرا برخي مجدد علاقهدارند تا روابط اين دوكشور شيعه را به تاريكي كشانده و همسايه شمالي ايران را با دشمنان همپيمان كنند، مشخص نيست!
پناه بردن باكو به تهران
گفتني است در زمان احمدينژاد و قبل از اينكه روحاني، روابط تهران وباكو را بهبود بخشد، جمهوري آذربايجان تا مرز همبستگي با رژيم صهيونيستي نيز پيش رفت و قرار بود به پايگاهي عليه جمهوري اسلامي ايران تبديل شود ولي چند دليل به ويژه ظهور افراطی گری باعث شد آذربایجان به طرف منطقه و ایران گرایش پیدا کند زيرا آذربایجان به عنوان یک کشور شیعی در معرض خطر افراط گرایی بود.
دخالت نكنيد!
اقدامات خلاف تدبير و درايت دولتهاي قبل و جريانهاي وابسته سبب شده بود كه حتي اعتراضات و راهپيماييهايي نيز عليه ايران در جمهوريآذربايجان تشكيل شود. براي مثال در سال 91 ، النور اصلانوف ريیس وقت اداره تحلیل سیاسی و اطلاع رسانی ریاست جمهوری آذربایجان گفت: جوانان آذربایجانی علیه ایران اعتراض کرده اند. این مقام ارشد دولت آذربایجان با اشاره به شعار این گروه اندک که خواستار عدم دخالت ایران در آذربایجان بودند، گفت: دخالت ایران در امور داخلی آذربایجان ناخوشایند است. وی اضافه کرد: آذربایجان در امور داخلی کشورهای دیگر به ويژه همسایه ها دخالت نمی کند. اصلانوف اظهار داشت: آذربایجان به دنبال برقراری رابطه با تمام جهان از طریق همکاری و برابری است. وی افزود: تظاهرات جوانان واکنشی به اظهارات محافل ایرانی است.
بازي در زمين دشمن،ممنوع!
در اين بازه زماني كه استكبار جهاني به سركردگي آمريكا و به وسيله عوامل خود در منطقه، بارها سعي كرده ايران را به دخالت در امور كشورهاي ديگر متهم كند، موضعگيريهاي اينچنيني عليه يك كشور همسايه كه روابط لغزندهاي با جمهوري اسلامي دارد، چه معنايي دارد؟! اي كاش مشاوران و آن افراد و گروههايي كه برنامه هاي سخنان ائمه جمعه را تدوين و به آنها ميدهند به اين عزيزان گوشزد كنند كه منافع ملي را نيز در اظهارات خود مد نظر قرار دهند و نگذارند تا دشمنان از موضع آنان عليه ملت ايران استفاده كنند.