كنگره آمريكا قانون جديد تحريمها عليه ايران، روسيه و كره شمالي را وضع كرد. در همين راستا، موارد زير درباره جنبه هاي داخلي و خارجي اين تحريمها مطرح است:
1 – اين قانون بعد از كنگره بايد در سنا نيز به تصويب برسد و احتمال تصويب آن در سنا نيز وجود دارد.
2 – بعد از تصويب سنا، قانون به ترامپ سپرده مي شود تا به اجرا گذاشته شود. در اين بسته تحريمي، نام كره شمالي و روسيه نيز در كنار ايران وجود دارد. با توجه به نزديكي و تمايل ترامپ به ارتباط بيشتر با روسيه اين احتمال وجود دارد كه رييس جمهور آمريكا نخواهد آن را به اجرا بگذارد. در آن صورت به كنگره بر مي گردد و با دو سوم آراي نمايندگان لازم الاجرا مي شود.
3 – توجه به اين مساله كه دموكراتهاي آمريكا نيز با اين تحريمها همراهي كردند، براي شناخت بيشتر رفتارهاي آمريكايي و ثبت در تاريخ براي دانستن نگاه آنها به ايران، لازم و پراهميت است. در صورتي كه برجام را محصول دموكراتهاي آمريكا بدانيم بايد امروز آنها از دستاورد خودشان حفاظت ميكردند كه نكردند.
4 – آيا توافق برجام بينقص است؟ به طور حتم نميتوان چنين نظري داد. يكي از مهمترين مشكلات برجام، عدم محاسبه وضعيت به قدرت رسيدن فردي مانند احمدينژاد در آمريكاست. اما سوال اين است كه آيا كسي (حتي در روزهاي پاياني انتخابات آمريكا) فكر ميكرد ترامپ بتواند به قدرت برسد؟
5 –ترامپ درست مانند احمدينژاد است و كمتر كسي ميتوانست اين موضوع را پيشبيني كند. همانگونه كه او در سال 84 و بعد از به قدرت رسيدن، همه توافقات را از بين برد، ترامپ نيز همان راه را ميرود. احمدينژاد راه ديگري را در مقابل دنيا به كار بست تا سرانجام بعد از به باد دادن سرمايههاي عظيم مادي و معنوي، كشور به جايي رسيد كه خود او اعتراف كرد: «به آخر خط رسيدهايم»، ترامپ نيز همان شيوه را دارد. حال براي ترامپ نيز، از بين بردن توافق و ايجاد فضاي تخاصم با ايران مطلوبترين گزينه است. در كنار او جنگطلبان داخلي، منطقه اي و بينالمللي نيز اين وضعيت را آرزو ميكنند.
6 – دلواپسان حملاتشان را به برجام و تيم مذاكره كننده به بهانه اين قانون آغاز كردند. آنها معتقدند ادعاهاي شان در مورد آمريكا درست بود. سوال اين است كه آيا اين تحريمها ميتواند ميان نيروهاي داخلي شكاف ايجاد كند؟ پاسخ اين است كه «به طور طبيعي اين پتانسيل وجود دارد».
7 – نبايد اجازه داد در داخل ايران، ميان بخشي از حاكميت و در بدنه اجتماعي و تودهها دو دستگي در واكنش به اين تحريمها ايجاد شود. آمريكا در صورتي تحريمهايش را موثر ميبيند كه در كنار كارآمدي عملي آن، هيچ فشاري از سوي افكارعمومي داخل نيز وجود نداشته باشد. از همين رو دولت (به ويژه آقاي روحاني و ظريف) ميتوانند نيروي اجتماعي را به جاي تقابل با دلواپسان، به سمت مقابله با آمريكا هدايت كنند.
8 – برجام با همين وضعيت نيز تا به امروز دستاوردهاي بزرگي داشته است. نه برنامه موشكي ايران مختل شد و نه سفرههاي مردم دچار مشكلات حاد و تورمهاي افساگسيخته شد. اين درحالي است كه توجه كنيد قيمت نفت به يك سوم زمان احمدينژاد تقليل يافته و حتي كشورهايي مانند عربستان با آن همه ذخيره ارزي كه داشتند دچار كسري بودجه هستند. بحران سياسي اقتصادي ونزوئلا نيز وضعيت روشني است كه ميتواند قابل قياس قرار بگيرد.
9 – به ياد داشته باشيم كه دلواپسان در زمان احمدينژاد ميگفتند: «آمريكا ما را تحريم كند هيچ مشكلي براي ما ايجاد نميشود». احمدينژاد به صراحت گفته بود: «آمريكا 30 سال است ما را تحريم كرده در واقع خودش و شركتهاي خودش را از دستيابي به ايران تحريم كرده است. مشكلي براي ما ايجاد نميكند». يا جمله معروفي كه در مصاحبه اي در تركيه بيان كرد كه ميگفت: « مردم ايران نمي دانند تحريم چيست (تحري نمه نه دي؟)».
10- دلواپسان به دنبال اين هستند كه دولت را به سمت اقداماتي سوق دهند كه در دوره احمدينژاد انجام ميشد. آنها به دنبال ايجاد تقابل هستند اما ميدانند به عنوان يك بخش از قدرت در ايران نميتوانند اين موضوع را به تنهايي پيش ببرند.
همانگونه كه در آمريكا ترامپ ميداند بدون همراهي و همكاري جامعه جهاني نمي تواند فشار شديدي به ايران وارد كند. يادمان هست، سياستهاي خصمانه آمريكا زماني نتيجه داد كه موفق شدند نه فقط جامعه جهاني، بلكه روسيه و چين را نيز عليه ما همراه كنند اما امروز اين قابليت را ندارد و اين خوديكي از بزرگترين فوايد برجام است.