قانون-نجمه جمشيدي-
شهر را میتوان از جنبههای گوناگوني تعریف کرد؛ از نگاه جمعیتشناختی با تاکید بر میزان جمعیت تعریف میشود و از دیدگاه مهندسی شهری، به بناها و اماکن یک محیط جغرافیایی شهر ميگويند و در نگاه سیاسی با سلسله مراتب ، توزیع قدرت و نظام اداری و اجتماعی حاکم بر آن بازخوانی میشود.
در كل تعریف نظاممند از یک شهر، مجموعهای از كليه این فاکتورهاست. شهرسازی اگرچه در ایران تاریخچهای به قدمت نخستين تمدنهای شکلگرفته پیرامون آن دارد، اما ازنظر علم شهرسازی و ضوابط حاکم بر آن، در کشورمان نوپاست. از طرفی قوانین مربوط به شهرسازی دقیق و گویا تعریف و تبیین نشده است و از طرف دیگر، موازیکاری نهادهای مختلف در امور مربوط به شهرها، شهرسازی را در ایران دچار مشکلات عدیدهای کرده است.
وزارت راه و شهرسازی و شهرداری بهعنوان متولیان اصلی شهرسازی در کشور، همواره سعی کردهاند که قیم شهرها باشند و سیاستهای خود را براي آنها پیاده کنند.
در این میان، کلانشهر تهران بهعنوان پایتخت، یکی از اصلیترین محلهای چالش و اختلاف بوده و هست؛ بافت فرسوده، طرح تفصیلی، بلندمرتبهسازی و صدها مورد دیگر از نمونه چالشهای پیشروی این کلانشهر است که همواره محل اختلاف وزارتخانه مطبوع و شهرداری بوده است.
برای بررسی چالشهای شهر تهران، آنچه بر این کلانشهر رفته است و پيشنهاد راهکارهای مدیریت شهری، برای اصلاح امور، با پیروز حناچی به گفتوگو نشستیم. حناچي که یکی از گزینههای اصلی برای تصدی پست معاونت شهرسازی شهرداری تهران نیز بود، ضمن انتقاد از نحوه عملکرد مدیریت شهري مانند بلندمرتبهسازیهای خارج از ضوابط، اصلاح روند شهرسازی در تهران را در گروی پایبندی شهرداری تهران به قوانین مربوط به شهرسازی و همچنین همکاری سازمانهای گوناگون با این نهاد برای اداره شهر دانست.
از ماهیت كميسيون ماده پنج شروع کنیم؛ اصول کار این کمیسیون چيست؟ وظيفهاش چه بوده و ريشهاش كجاست و چه روندي را طي كرده است؟
كميسيون ماده پنج، موضوع ماده پنج قانون تاسيس شوراي عالي شهرسازي بهمنظور انعطافپذيري طرحهاست. وظيفه تصويب طرح تفصيلي در چهارچوب سند بالادست وظيفه كميسيون ماده پنج تعریف میشود. اما بهمرور اين قانون مانند ماده 100 قانون شهرداريها تغيير ماهيت داده است و منظور این است که در رديف درآمدي شهرداريها، درآمدهاي ناشي از كميسيون ماده پنج و كميسيون ماده 100 از مسير خودش خارج شده است. ماده 100 قانون شهرداريها براي جلوگيري از تخلف است اما اكنون به نحو دیگری عمل میکند. البته تهران در این موضوع استثناست. به دلایل اهمیت استراتژیک این کلانشهر اعضای این کمیسیون و حتی سطح ترکیببندی آن با استانهای دیگر متفاوت است و دبيرخانه این کمیسیون هم در شهرداري تهران واقع است. اعضاي کمیسیون ماده پنج در شهرستانها به طور معمول مديركل راه و شهرسازي ، مدیرکل جهاد كشاورزي، مديركل ميراث فرهنگي و مديركل وزارت نيروی هر استان است كه با رياست استانداري و معاون عمراني تشكيل جلسه ميدهند ولی در تهران این کمیسیون به علت اهمیت زيادش با حضور معاونان وزرا تشکیل جلسه میدهد. محدوده عملكرد كميسيون ماده پنج در قالب طرح بالادست است و آنجا كه مغايرت تلقي ميشود بايد مسير شوراي عالي را مجدد طي كند. در تهران مجوز برجهاي فراواني صادر شده بود، درحالیکه در طرح جامع تهران، شهرداري گفته بود ظرف سه ماه از تصويب اين مصوبه بايد ضوابط بلندمرتبهسازی نیز به تصویب برسد. در زمان قاليباف براي 450 برج در تهران مجوز صادر شد که در اين خصوص فشارهای زیادی به شهرداری تهران آوردیم.
آيا بلندمرتبهسازي به اين شكل و حجمي كه رخ داده است، در طرح جامع تهران تعریفشده بود؟
طرح جامع مصوب سال 86 است. بلندمرتبهسازي نيز از طرح جامع جدا نيست اما مبنايي گذاشته شده بود كه گويا جزو جداناپذيرطرح جامع تهران است و باید بهطورحتم انجام شود. شهرداري تهران در ابتدا این نظر را داشت که در همه مناطق شهر ميشود بلندمرتبهسازی انجام داد اما بالاخره این روند اصلاح شد و اكنون در بسياري از مناطق بلندمرتبهسازی ممنوع است. موضوع بلندمرتبهسازی در شوراي عالي شهرسازي عکس شهرداری بود؛ یعنی بنا بر نظر این شورا، بلندمرتبهسازی مناطق شهر ممنوع است، جز مناطقي كه در طرح جامع بهعنوان پهنههاي بلندمرتبهسازي شناساییشده است. البته محدودیت حیطه آن، مشکلات فراوانی را پدید آورده است.
در آن زمان روند شهرسازي تهران تا چه حد بر اساس طرح جامع و تفصيلي بود؟ آيا مباحثی هم در خصوص مغایرت طرح جامع با طرح تفصيلي مطرح میشد؟
اصليترين مشكل ما اين بود که طرح، ما را به اهدافمان نمیرساند. در حقیقت ما براي عملياتي شدن طرح جامع و طرح تفصيلي را تهيه كرديم ولي طرح تفصيلي كه زیردست شهرداري تهران بود، ما را به اين مسير نميبرد و علت آن هم تبصرههاي گنجانده شده در آن بود. براي مثال، طبق تبصرهای، اجازه تعريض معابر به كميتهاي در شهرداري داده شده بود که با تعريض معابر تراكم كنار خيابانها ميتوانست تغيير كند؛ يعني همه مسايل بهگونهای كه مشكل حقوقي پيدا نكند به هم وصل شده بود. براي نمونه، بندی در این طرح گنجانده شده بود كه اگر در كوچهاي 50 درصد پلاكها با ضوابط قبلي ساخته شدند بقيه نيز ميتوانند طبق ضوابط قبلي ساخته شوند که اين موضوع ادامه همان مسير قبليبود.
در حال حاضر ضوابط بلندمرتبهسازي در تهران به چه صورت است؟
در حال حاضر متوقف شده است. البته براساس مصوبات كميسيون ماده پنج و بهصورت موردي، تا 11طبقه ميتواند بررسي شود ولی مصوبات ساختوسازهای بیش از آن متوقف شده است.
این روزها تبِ مالسازی در شهر تهران بسيار داغ است. در بحث مالسازی، در مناطق شمال شهر، براي مثال در تجريش، حدود 40 مال احداث شده است.چرا این اتفاق رخ داده است؟
این موضوع در اکثر کلانشهرهای دنیا وجود دارد ولی مكان احداث این مالها را مناطقي در نظر ميگيرند كه حداقل عارضه را برای شهر و شهروندان داشته باشد. آیتم هایی نظیر حداكثر دسترسي این اماکن به وسايل نقليه عمومي نيز از فاکتورهای تاثیرگذار در جانمایی آنهاست. شما در شهرهای پیشرفته دنیا نمیبینيد كنار شريان اصلي يا معبر كمعرض چنین مالهایی بسازند اما در تهران این اتفاق افتاد و علتش هم اختياراتي بود كه شهرداري به شوراي معماري مناطق داد. البته ما این اختیارات را در شوراي عالي معماري و شهرسازي محدود کردیم، چون تصمیماتی فراتر از طرح تفصيلي در آنها گرفته میشد. در زمان احمدینژاد دولت نيز خيلي به اين مسايل توجه نداشت و به آن ورود چندانی نمیکرد چون شهرسازي برای دولت مهم نبود و فقط احداث مسكن اولویت داشت.
پس در اصل میتوان گفت که طرح تفصيلي تا حدود زیادی گنگ بود و دست شهرداري را هم باز گذاشته بود.
بله. تفصيل از طرح تفصيلي بسیار بود كه البته اینها را نيز دوباره اصلاح كرديم. ما بهطور شاخص به موضوع پهنههاي عظيمي كه در طرح تفصيلي به علتهای نامشخص جابهجا شده بود وارد شديم و اختیارات خارج از قانون را لغو و ابلاغ هم كرديم. البته بعضي از این مصوبات را شهرداري به زیرمجموعهها ابلاغ كرد و بعضيها را نكرد كه ما پيوسته با آنها مكاتبه میکردیم و به آنها گوشزد ميكرديم كه ابلاغ این موارد جزو وظایف شماست و باید انجام شود.
در خصوص منطقه 22 تهران بحث و حاشیه فراوان است.گفته شد که منطقه 22 بالاي 90 درصد مغاير با طرحي است كه برای آن نوشتهشده بود. اكنون وضعیت این منطقه و تكليف مجوزهای آن چيست؟
مدیریت شهری قبلی در منطقه 22 تهران دولت را دور زد و بهجای دولت وارد مذاکره با نهادهای مختلف شد.بههرصورت آنچه در خصوص منطقه 22 اتفاق افتاد این بود که شهرداري کارهایی را انجام داد که در اصل وظیفهاش نبود و فقط با بخشهای دیگری توافق كرده بود. به همين دليل ما درباره كل منطقه 22 اعلام كرديم كه بلندمرتبهسازی تخلف بوده است.
این بلندمرتبهسازیها، بعد از این هم ادامه خواهد داشت؟
خیر. اگر اتفاق بیفتد خلاف قانون است. بلندمرتبهسازي به طور کلی در تهران ممنوع شده است؟
صدور پروانه بلندمرتبهسازي،چه در منطقه 22 و چه در ديگر مناطق تهران ممنوع است. این مصوبات تا چه اندازه محكم واجراشدني است؟
این مصوبه هم مثل بقیه مصوبهها و قانونهاست. اگر قانونگذار و مجري ضوابط قضايي پشت آن محکم بایستند، باید بهدرستی اجرا شود. كليه قوانين شوراي عالي شهرسازي و مصوبات آن در خصوص شهرسازي حكم قانون را دارند. البته در خصوص بلندمرتبهسازی، شوراي عالي نگفته است که بهطور كامل لغو میشود، بلکه اعلام کرده است كه موضوع بلندمرتبهسازی در شهر تهران تا تصويب ضوابط دقیق آن لغو است.
طرحهاي جامع و تفصيلي بهطورمعمول با سرعتی کند و در پروسهاي طولاني و زمانبر تهيه ميشوند. براي مثال تهیه طرح تفصيلي شهری براي 15 سال به طول میانجامد و زمانی به مرحله اجرا میرسد که بهطوركامل كاربريها تغيير كرده است. در خصوص رفع این آسیب به راهکاری رسیدهاید؟
تلاش شد اين پروسه تا جايي كه ممكن است كوتاه شود. البته طولانی شدن این طرحها به چند دلیل عمده اتفاق میافتد که نخستين دلیل آن کمبود اعتبار است. داشتن یک نقشه راه تدوین شده، از الزامات تصحیح این روند است.بله این موضوع بسیار مهمی است. ما این موضوع را با بخشهاي خصوصي در سازمان برنامه مطرح كرديم. البته امروز شرایط درمقايسهبا سالهای قبل خيلي بهتر شده است ولي در شرايطي كه پرداخت حقوق كارمندان ممكن است برای دولت در اولويت باشد، طبيعي است كه اين موضوع از حیث اهمیت درجه دوم تلقی میشود. نكته ديگر این است که در طرحهاي تفصيلي، ما در سال 84 قرار بود بخشی از وظايف دولت به بخشهای دیگری منتقل شود و در همین راستا با وزارت كشور توافق كرديم كه طرحهاي تفصيلي به دست شهرداريها تهيه شود. وقتي برميگرديم و نگاه ميكنيم اين خودش به معضل تبديل شده است. درحال حاضر طرحهايي تفصيلي تهیه شدهاند كه در چهارچوب سند بالادستشان قرار ندارند. يك نكته دیگر هم تهيه عكس بخشها مختلف شهرها است؛ عکس شهرهاي مرزي را به طورمعمول سازمان جغرافيايي نيروهاي مسلح تهيه ميكند و شهرهاي مياني را سازمان نقشهبرداري عکسبرداری میکند. پروسه تهيه عكس و تامين اطلاعات هم يكي از بزرگترین معضلاتي بود كه تا حدود زيادي در اين دوره حل شد ولي هنوز هم فرايندی است که مراحل گوناگوني دارد و اگر هرکدام از آنها دچار مشکل شود فرایند انجام كل آن طولانيتر ميشود. وقتي شما براي مشاور درست هزينه اي نميكنيد كار هم در مهلت مقرر تحويل گرفته نميشود. دليل مهم ديگر هم اعمال سياستهاي سليقهاي براي مراحل تكميل طرح جامع است.
شنيدهها حاكي از آن است كه در بسياري از شهرهاي كشور در حين تهيه طرح جامع يا تفصيلي رانتخواریهای فراوانی شكل گرفته است؛ نظر شما در اينباره چيست؟
بله، ممكن است. در اين دوره طرح جامع مشهد و تبريز را تصويب كرديم. گاهي اوقات تقسيمات كشوري باعث ميشد كه اين پروسه طولاني شود. براي مثال در مشهد بين طرقبه و شانديز و تقسیمات بین اراضی آنها دعوا بود و همین مشکلات در تبریز و شهرهای اطراف آن نيز وجود داشت. كمابيش در همه كلانشهرها اين مشکل وجود داشت. دعوا و اختلاف در مشهد بهاندازهای بالا گرفته بود که به آنها اعلام كرديم، فرض كنيد شما در استان خودتان نميتوانيد اين معضل را حل كنيد ،پرونده را با همين معضل به شوراي عالي شهرسازي ارسال كنيد تا اين شورا براي آن تصمیمگیری كند.اين فرايند موضوعي است كه آيتمهايش باید بهصورت دايمي مورد كنترل و ارزيابي قرار گيرد. ما برای حل این مشکلات مدير شهرسازيهايمان را فعال کردیم و از آنها خواستهايم كه خود شان پیگیر انجام این کار باشند. اگر فرایند تصویب طرح طولانی میشد بهعنوان یک آیتم منفی در کارنامه ارزیابی آن مدیر ثبت و با او برخورد میشد.
بانک شهر در بسیاری از پروژههای شهری مداخله دارد اما به نظر میرسد این روند آنطور که باید صحیح طی نمیشد. شما علت این موضوع را چه میدانید؟آيا مداخله بانک شهر از اساس اشتباه است یا این روشی که تا پیش از این کارها بر مبنای آن پیش میرفت، مشکل داشت؟
استفاده از بانک شهر در توسعه شهرها میتوانست تدبيري مثبت و موثر برای پیشبرد امور باشد. اینکه بانكي باشد که برای پروژههای شهری تامين منابع مالي كند فرصتي مغتنم است و همه شهرداريها نيازمند منابع مالي هستند ولی موضوع اینجاست که وقتی شما پروژهاي را برای بانک تعريف ميكنيد بانك آن را ارزيابي ميکند كه اين پروژه در اصل اقتصادي است يا نه و بنا بر آن مقدار آورد مالی پروژه تصميم ميگيرد كه به آن وام دهد يا خير. ولی اتفاقی که تا به امروز میافتاد برعكس این روند بود. منابع مالی به شهرداريها اختصاص داده ميشد و ما به ازای بازپرداخت منابع، پروژه تعريف ميشد که البته پروژهها ممكن بود اقتصادي هم نباشد. این موضوع در همه كلانشهرها اتفاق میافتاد چرا كه بانك شهر با همه شهرداريها كار ميكرد. بهاعتقاد بنده يكي از كارهايي كه در دوره جدید مدیریت شهری بايد اصلاح شود همين است. وجود بانک شهر برای شهرها فرصتی است که باید غنيمت شمرده شود ولی اگر با روال معیوب پیش رود به يك تهديد تبديل ميشود؛يعني ما نهتنها به اين بانك كمك نكرديم بلکه حتی در راستاي ورشكست شدن آنهم حركت كرديم.
امروز شهرداريها به بانك شهر مغروضند. خيلي از پروژههایی که تامین اعتبار شدهاند، اقتصادي نبوده و آفتهای زیادی به بار آورده است. پیشنهاد شما برای اصلاح این روند چیست؟
دستگاههاي نظارتي كه همه بانكها را كنترل ميكنند باید بهطور جدی اين بانکها را هم كنترل كنند. اين بانك مرجع دارد ، بيشك زير نظر بانك مركزي است و تحت نظارت قرار ميگيرد. البته فقط بانك شهر نبود. بانكهاي ديگر هم در این قضیه دخیل بودند. براي مثال پروژه صدر و پروژه مالها برای بانک شهر نبود اما بههرحال باید در تعریف تخصیص اعتبار به پروژهها بازنگری جدی صورت گیرد.
با توجه به تغییر مدیریت شهری و به تبع آن رویکرد اداره شهر تهران،به نظرتان در روند مدیریتی شهر تهران شاهد تحول خواهیم بود؟ اگر چنین است این مساله در گرو چه ملزوماتی رقم خواهد خورد؟ با مسئولان مدیریت شهری جلسه ای غیررسمی داشتيم که نقطه نظرتمان در بهبود روش هایی را که تا پیش از این وجود داشت، مطرح کردهایم. اداره پایتخت و شهرداري تهران كار بسيار سختي است و همه بايد كمك كنند. در دوران مدیریت شهری گذشته اختلافی که بین شورای شهر و شهرداری پیشآمده بود، جای نگرانی داشت ولی خوشبختانه در این دوره شهردار تهران اعتماد و راي اكثريت با اتفاق اعضاي شورا را دارد. اینیک فرصت استثنايي است و همه بايد در سایه آن كمك كنند تا مشكلات شهر تهران به حداقل برسد. البته بخشي از اين مشكلات بهتنهایی از عهده شوراي شهر برنميآيد و به همکاری فراسازمانی نیاز است.به طور مثال مساله ترافيك و آلودگي هوا فقط محدود به مناطق 22گانه تهران نيست یا تقسيمات كشوري حاشیه های تهران مشكلاتي دارند که از حدود اختيارات شهرداري تهران خارج است ولي مشكلاتش با مشكلات تهران يكي است چون این شهرها جمعيت روز تهران را تشكيل میدهند. امیدوارم این دوره از مدیریت شهری شاهد تحولی شگرف در اداره شهر تهران باشیم.