قانون-معصومه ديودار
در طول زمان، مفهوم کودکی تغییرات بسیاری یافتهاست. در قرون وسطی به کودکی به عنوان مرحلهای جداگانه در روند زندگی نگاه نمیشد و در نتیجه، کودکان بد رفتاریهای زیادی را متحمل میشدند. در اوایل قرن بیستم، کودکان را به صورت لوح سفیدی در نظر میگرفتند که والدین میتوانند هر آنچه که بخواهند از طریق آموزش بر آن حک کنند.
ولی امروزه، مفهوم کودکی بسیار گسترده شدهاست و شامل مراحل رشد روانی، اجتماعی و هیجانی مختلفی است که هر مرحله، مقتضیات خود را دارد. آنچه مسلم است، آگاهی والدین از مراحل رشد روانی کودک و رفتار متناسب با آن مرحله با توجه به محدودیتهای شناختی-رشدی کودک است که میتواند نقش بسیار مهمی در روند صحیح شکل گیری شخصیت کودک داشته باشد.
در عصر حاضر با انواع نگاهها به کودکان روبهرو هستیم. چنانکه گاهی کودکان همچون یک عضو اجتماع، مقامی کامل را برای خود ندارند. گاهی نیز در لیست انتظار پذیرش در جامعه بزرگسالان قرار میگیرند تا به آن جامعه ملحق شوند. اما این نکته اهميت دارد که تصور کودکی بی بزرگسالی و یا مطلق انگاشتن بزرگسالی بدون کودکی نیز بی معناست.
بهارک بیاتی، روانشناس کودک و نوجوان با تاکید برآنکه کودکان از طریق یادگیری مشاهدهای، سرمشقگیری از اطرافیان مهم (والدین)، بازی کردن و دستکاری محیط فعالانه دانش میسازند، گفت: آنها با تشویق و تنبیه، رفتارشان شکل میگیردواز طریق بازخورد ارزش اعمال خودشان، معیارهای شخصی برای رفتار و احساس کارآیی شخصی را پرورش میدهند.
او با اشاره به آنکه مفهوم کودکی بسیار گسترده و وسیع است،خاطر نشان کرد: والدین نیاز دارند با جنبهها و مراحل این مفاهیم در طول دوران رشد کودک آشنا شوند و راهکارهای مفیدي رابرای پرورش استعدادهای کودک و کمک به گذراندن این مراحل فراگیرند. این دانش و مهارت چیزی نیست که والدین آنرا بهطور غریزی در خود داشته باشند و مانند علم، نیازمند مطالعه و آموزش است.
با این تفاوت که اگر علومی مانند فیزیک یا مدیریت را ندانیم شاید آسیب چندانی بر روان و زندگی شخصی و روابطمان وارد نیاید اما نا آگاهی والدین از مفهوم کودکی و چگونگی برخوردها و رفتارها دراین دوران، آسیب بسیاری را به کودکان میرساند که علاوه بر تحمیل هزینههای بسیار زیاد مادی و معنوی برای خانواده، بنیاد اصلی و آینده هر کشوری را نیز به خطر میاندازد.
نقش خانواده در ایجاد مفهوم کودکی
به گفته این دکتر روانشناس کودک، خانواده نخستین نهاد اجتماعی و اولین محیطی است که شخصیت کودکان در آن شکل میگیرد و الگوی جسمی، عاطفی و روانی آنان پیریزی میشود. کودکان علاوه بر غذا و سرپناه به عشق، امید، اطمینان، اعتماد و استقلال نیاز دارند. آنها پس از داشتن خانههایی ایمن به روابطی سالم نيزنیازمند هستند. از این رو وجود حمایتهای عاطفی و خودباوری برای آنان ضروری است.
بنابراین گزارش، میتوان گفت، هدف آن است تا گامهای جدی در راستای رشد کودک و آشکارسازی ماهیت نهفته در سرشت او برداشته شود. کودکی، در دنیای امروز ما، یک مفهوم است و اگر به سرشت کودکان توجه داشته باشیم، میتوانیم به لطافت و شکننده بودن آن پی ببریم.
بیاتی در این خصوص اذعان داشت: عزت نفس پایین، ناتوانی در بیان احساسات و فقدان مهارتهای ارتباطی مسبب بسیاری از مشکلات در کودکان و نوجوانان است و خانواده و کیفیت مناسبات والدین از مهمترین عوامل بروز آن به شمار میرود. یادمان باشد که کودکان نیاز دارندكه دوست بدارند و دوست داشته شوند.
داستان زندگی خود را بسازیم
او ادامه داد: همه ما در کودکی تصویری از زندگی داریم که خانواده و محیط اطراف ما در تقویت این تصورات تفش مهمی دارند. این تصورات، داستان زندگی ما را تشکیل دادهاند؛ بهگونهاي که ما براساس این داستانها تا این مرحله و تا اینجای زندگی را زیستهایم و بر اساس همین داستانها از این به بعد زندگیمان را نیز خواهیم زیست.
این روانشناس خاطرنشان کرد: این داستانها چیزی نیست جز تکههایی از رویدادهای خاطره کودک كه تکه تکه ضبط میشوند و از این رو به خودی خود، معنای خاصی ندارند اما وقتی پدر و مادر این پارهپارهها را در متن رفتار و گفتار خود جای میدهند، از آن روایتی ساخته میشود که کودک، آرام آرام وآزادانه، آنرا بهعنوان داستان واقعی زندگی خود و تنها داستان ممکن زندگی، میپذیرد و بر همان اساس نیز رفتار میکند.
بیاتی در پاسخ به این سوال که پدر و مادر به عنوان والدین، چه داستانی را برای کودک خود روایت کنند تا بتوانند رفتار آینده فرزند خود را تضمین کنند، گفت: اگر بتوانیم این مفهوم را در کودکانمان نهادینه کنیم که «این من هستم که شرایط را کنترل میکنم و شرایط نمیتواند کنترلی روی من داشته باشد»، در آنصورت موفق شدهایم در کودکانمان این توانایی را بهوجود آوریم که در طول زمان، داستان زندگی خود را با وجود مشکلات و رنجهای زندگی، طور دیگری ببینند و آنرا به شیوهای دیگر بازنویسی کنند و به عبارت دیگر موفق شدهایم کودکانمان را، تاب آور، بار آوریم. او در توضیح مفهوم تاب آوری اظهار کرد: مفهوم تاب آوری به معنای توان رشد، پیروزی و زیستن در شرایط دشوار زندگی است. همان معنایی که سازمان بهداشت جهانی با هدف پیشگیری از آسیبهای روانی و اجتماعی و با تاکید بر آموزش مهارتهای دهگانه زندگی به کودکان، به دنبال دستیابی آن است. به یاد داشته باشیم، نیازهای روانی عزیزانمان را به اندازه نیازهای جسمی آنان جدی بگیریم و به آن بپردازیم.