قانون-پرتو جغتایی- روزنامه نگار- خبر كاندیداشدن «هوپ سولو» برای ریاست فدراسیون فوتبال آمریكا خبر جالبی بود. چه این ورزشكار موفق شود موانع را از پیش رو برداشته و برنده انتخابات شود و چه در این جدال صاحب آراي لازم نشده و نتواند صندلی ریاست را از آن خود كند، اين خبر و اخباري شبيه به اين سوالي اساسی در ذهن ما ایجاد ميكند: «به راستی دختران ورزشكار ایران به چه میزان این اعتماد به نفس را دارند كه در زمان انتخابات، توانایی مدیریت كلان یك فدراسیون را در خود دیده و پا به میدان انتخابات بگذارند؟»
خوشبختانه در سالهای اخیر شاهد حضور مدیران زن در فدراسیونهای ورزشی ایران بودهایم كه بدون شك اتفاق خوشحالكنندهای است اما این مدیران اغلب نه از جنس ورزش كه از جنس مدیریتی بودند. در بخش نایب رییسان فدراسیونها كمتر شاهد این بودیم كه زنان ورزشكار بعد از سالهای بازنشستگی ورزشیشان بر صندلی نایب رییسی فدراسیونها بنشینند. اما به راستی مشكل كجاست؟ آیا غیر از این است كه فضای ورزش زنان ایران هنوز به اندازه كافی نتوانسته اعتماد به نفس لازم را در بین دختران ورزشكار ایران ایجاد كند و این باور را به آن ها بدهد كه توانایی مدیریت، تغییر و ایجاد تحولات اساسی در ورزش كشورشان را دارند؟
دختران ورزش ایران اغلب با انواع و اقسام محدودیتها دست به گریبان بودهاند و این حجم از چوبهایی كه لای چرخشان گذاشته میشد، فرصت كافی برای تمركزشان فراهم نمیكرد. باید با خودمان رو راست باشیم و بپذیریم كه زنان ورزشكار ایران از اعتماد به نفس كافی برخوردار نیستند و اگر توانستهاند تا كنون در عرصههای بینالمللی بدرخشند و پرچم كشور عزیزمان را برافراشته كنند، بیش از هرچیز به دلیل توانمندیهای فردی و تلاشهایی بوده كه خودشان صفر تا صد آن را ساخته و پرداختهاند. ورزش زنان ایران مانند یك كودك نوپاست كه در همه زمینهها از فنی و اقتصادی گرفته تا بخشهای انگیزشی و روانی نیازمند توجه و تمركز بیشتر است. دختران ورزش ایران پر تلاش، سختكوش و سرشار از انگیزه هستند و اگر به اندازه كافی مورد توجه قرار نگیرند و همواره در تبعیض آشكار ِ جنسیتی قرار داشته باشند، نمیتوانند مسیرشان را به درستی طی كنند.