قانون-امید فراغت/ کارشناس ارشد علوم سیاسی
آقای رييس جمهور؛ در اين روزگاي كه ابهامات فراواني در جامعه وجود دارد و اظهارات مختلف اذهان عمومي را درگير خود كرده است، مردم باید بدانند که به دنبال چه هستید و این مقاومت آنان را به کدام نقطه خواهد رسانید؟! به عنوان مجری قانون اساسی آیا خودتان به دورنمای سیاست های خرد و کلان خوشبین هستید؟
آقای رييس جمهور؛ با توجه به شرایط موجود احساس بر این است که دچار روزمرگی شده اید و تیم دولت به دلیل پراکندگی وابستگی، از قوای متمرکزی برخوردار نیست و حرف های نگفته آنان را سنگین ساخته و در برابر ملت به نوعی با سیلی صورت خود را سرخ نگه داشتهاند و اين وضعيت و عملكرد مناسب دولت جمهوري اسلامي نيست.
آقای رييس جمهور؛ عملكردهاي متناقض با گفتارها در ميان شما دولتيها افزايش چشمگيري داشته است و با وجود نگرانی از دلواپسان اما خود دلواپس سرنوشت خود نیز هستید چرا که در برابر خواست و مطالبات جریان های سیاسی اعم از چپ و راست به تعبیری راه میانه ای برگزیدید که معلوم نیست چه هستید!
آقاي رييسجمهور؛ مردم ميدانند كه بخشی از مشکلات موجود کشور خارج از اراده شماست و به نوعی تحمیلی است که دلایل آن می تواند تحریم و ...باشد اما بخشی از مشکلات هم تابعی از سیاست های اجرایی دولت است. چنین مشکلاتی را باید بپذیرید و مهم تر اینکه در گفت وگویی تلویزیونی نقاط ضعفی که میتواند نباشد اما به دلیل تصمیم سازی و تصمیم گیری های یک سویه که جریان های معقول سیاسی نقش نداشته و منتج به شرایط موجود شده را با مردم در میان بگذارید.
آقای رييس جمهور؛ همان گونه که توانستن جزو صفت های یک رييس جمهور است، نتوانستن هم میتواند جزو صفت ها باشد بنابراین رييس جمهوری مورد اعتماد و باور عمومی قرار میگیرد که هر دو روی سکه را دارا باشد و البته به آن هم اذعان کند. با گفتار درمانی و امید غیر واقعی دادن شور و نشاط اجتماعی ایجاد نمی شود، همان گونه که مردم در واقعیت زندگی دارند مجری قانون اساسی هم باید در فضای واقعیت نقش آفرینی داشته باشد و مهم تر اینکه با زبان واقعیت با مردم سخن بگوید. وقتی معاوناولتان دچار گلايه و شکایت شده که میتوان چنین شکایتی را نوعی ناامیدی کمرنگ به حساب آورد آیا گلايه و شکایت جامعه به دلیل مشکلات اقتصادی که نوسان قیمت ها در آن مشهود است را نباید ناامیدی پر رنگ به حساب آورد؟!
آقای رييس جمهور؛مردم به خوبي ميدانند كه دولتی هستید که هم میخواهید ملاحظه ادبیات چپ را داشته باشید و هم خوراک ادبیات راست را بدهید، بنابراین ناگزیر تبدیل به دولت ترکیبی شده اید که نه این را دارید و نه آن را. با توجه به اینکه همزمان شعار چپ و راست را با هم میسرايید، اکنون در مواجهه با شعارها و مطالبات واقعی به جا مانده دو طیف، نه راه چپ دارید و نه راه راست! اینکه با پشتوانه چه جریانی به قدرت اجرایی رسیدید موضوع این مطلب نیست!
آقای رييس جمهور؛ نگارنده بر این نظر است که به صحنه تلویزیون بیایید و همان گونه که از شادکامیها سخن گفته اید از ناکامیها نیز حرف بزنید! مردم خصلتهای چهارفصل را می دانند و اگر با زبان واقعیت با مردم سخن بگویید در ساختار روانی جامعه تاثیر مثبت دارد. براي مثال مردم می شنوند که قدرت منطقه ای هستیم آن گاه تجزیه و تحلیل می کنند که این چه قدرتی ا ست که توان تثبیت نوسان قیمتها را ندارد؟! بنابراین کلام روی جامعه بار ایجاد میکند پس باید به گونه ای با مردم سخن گفت که متناسب با واقعیت ها باشد!
آقای رييس جمهور؛ سوال مهم این است فناوری و تکنولوژی در قالب یکپارچگی اطلاعات چه آورده هایی برای مردم به ارمغان آورده است؟! از یک سو جامعه با ادبیات های گوناگون آشنا شده و همین دانایی سطح خواست و مطالبات را افزایش داده و از سوی دیگر توانی برای پیگیری خواست و مطالبات نمی بیند! انباشت خواست و مطالبات چه چیزی را برای جامعه تولید می کند؟! گناه آگاهی مردم چیست؟! نگارنده قصد ندارد وارد مصداق ها شود اما شعاری که پشتوانه حمایت ادبیات قدرت را ندارد، ذهن مطالبه خواه جامعه را فرسوده می کند و این فرسودگی به نوعی بیاعتمادی تولید می کند.