قانون-مسعود رضا بلادری/ حقوقدان و روزنامهنگار
برگ دیگر از انقلاب ورق خورد و اثری دیگر از حقوق عمومی کشور در فضای نیمه متمرکز شهرداریها به منصه ظهور رسید؛ انتخاب جناب حناچی به عنوان شهردار منتخب شورای شهر تهران اگر چه با اما و اگرهایی روبهرو است ولي به نظر می رسد به نسبت سایر رقبا منطبق بر خواست پایتخت نشینان است. سنت نامیمونی که از منظر سیاسی در دوره آقای احمدی نژاد به عنوان شهردار تهران بنا شد و توسط جناب قالیباف ادامه یافت، باعث شد که دفتر شهردار تهران، برای هر متصرفی سکوی پرتاب به خیابان پاستور باشد و هر شخصی که کلید پایتخت را در ید بگیرد، متوهم است، روزگاری سکاندار هدایت دولت شود. این عرف بی ربط اما برنامهریزی شده که وسعت مملکتداری را در حد کلیدداری پایتخت تنزل بخشیده اگر چه مانعیت قانونی ندارد ولي باعث شده یکی از مهمترین ارکان مدیریت اجرایی کشور بهجای تمرکز بر خدمات عمومی و شهری، در اتمسفر بیخاصیت سیاستمداری غوطهور شود. محمدباقر قالیباف میتوانست یکی از معدود مدیران اجرایی موفق در خاورمیانه باشد و تصویری که سردار سلیمانی از قوای ایدئوژیک نظامی به جهانیان بروز داد، در جبهه سازندگی این ابر مرد ترقبه ای در امور اجرایی، به منصه ظهور رساند ولي رهروی وی از اقبال همایون برادر محمود اجازه نداد هوانوردی خلبان سردار قالیباف در حریم پایتخت آنچنان که باید رخ بنماید. تهران آبروی ایران و نماد قدرت نظام و فرهنگ ایرانی،اسلامی است ؛ اگرچه همه جای ایران، سرای من است ولي مدیریت علمی و صحیح بر امور تهران بزرگ، میتواند بزرگترین خدمت به کشور و مهم ترین الگوی مدیریت شهری قلمداد شود؛ بنابراین موفقیت در شهرداری تهران نیز بيشك نشان از تسلط بر امور در وجود شخص شهردار دارد.
همانقدر که نام شهردار تهران در صحنه مدیریت اجرایی کشور و منطقه و فرا منطقه، بزرگ است، خدمت و به چشم آمدن ارائه خدمات و موثر بودن مدیریت شهری را در این کلانشهر و در این برهه از زمان، بسیار سخت ميكند. امروزه جناب حناچی نمیتواند فقط با احداث پل و پارک بانوان و ساخت برج عملکرد خود را به رخ بکشد؛ چرا که این نسل از مردم تهران از شهردار خود انتظاراتی چون کاهش آلودگی، تامین پارکینگ عمومی، حفظ بافت سنتی و گردشگری، کنترل ترافیک، مراعات منشور حقوق شهروندی، قطع دست و معرفی مفسدان و رانتخوران، اقامه عدالت شهری و درنهایت مراقبت از محیط زیست را دارند و این مصادیق در اذهان عامیترین شهروندان تهرانی موج میزند و مختص خواص نیست. شهروندان تهرانی متنفر هستند از اینکه دفتر شهردار خود را دگر بار ستاد انتخاباتی ریاست جمهوری ببینند. همشهریان ما از نگاه تک بعدی به شهر رضایت ندارند؛ حالا دیگر مردم تهران به دنبال بازگشت آسمان آبی و ستاره هایی روشن و احیای سنتهای شهری و حفظ میراث فرهنگی و مراقبت از محیطزیست فرزندان خود هستند. مردم از ترافیک به تنگ آمدهاند و از شنیدن خبر ساخت برج و بارو مشعوف نخواهند شد؛ اگر چه مشتاق برگشت به فضای عمرانی گذشته نیز نیستند. مردم در آرزوی تجدید آیینهای شهری خود چون شب یلدا، چهارشنبه سوری امن و تکریم رسوم و سنتهای تهرانی شهرشان هستند و این توقعات از یک استاد دانشگاه که آلودگی رادیواکتیوی کمتری در امور سیاسی دارد و متخصص مدیریت شهری و حفظ آثار فرهنگی است، چندان دور از انتظار نیست. پس آقای شهردار به بهشت خوش آمدید.
نکته دیگر اینکه اگرچه شهروندان تهرانی از ورود شهردار خود به انتخابات بزرگتر و سیاست زدگی مدیران شهری دلزده شدهاند ولي چگونه میتوان شهردارپایتخت سیاسی کشور بود و سیاستمداری نکرد؟ مگر میشود پای در امارت بهشت نهاد و با حوریان سیاستباز و نیک سخن معاشرت نكرد؟ اینهمه حزب و جناح ، دولت، نهاد، حوزه، هیات و کانون امنیتی و طبیب و رقیب و رفیق هر کدام قلمرويی در تهران گزیده اند و از شهردار خود توقعی دارند و هستند کسانی که برای شهردار جدید سفرهها گسترانده اند و از تناول طعام چرب و چیلی در انتظار صاحب کلید بهشتند؛ بنابراين شهردار تازه نفس تهران را سیاستی الهی باید، تا پیوست دعای خیر ملت شود و سر سالم از بهشت بگذرد؛ بیشک در این مسیر پر خطر ذیل نصایح پدرانه رهبری مسیر روشن و سهلتر خواهد شد و حمایت ملت در راستای توقعاتی که از قلم نگارنده چکید، بیمه حوادث جناب حناچی خواهد شد؛ باشد که این بار تهران شلوغ، شهرداری شایسته تر و درخور عزت و شرافت شهروندانش بهخود ببیند.