۷۰ درصد نقدینگی کشور دست یک درصد از کل جمعیت ايران است، جمعيتي كه میتواند سرنوشت کل جمعیت را در دست بگیرد. اگر این افراد حجم نقدینگی خود را از یک بازار خاص بیرون بکشند، آن بازار با ورشکستگی مواجه میشود و اگر آن نقدینگی را به سمت بازاری خاص ببرند، میتوانند نوسانات عجیب و غریبی در آن به وجود آورند. سياستهاي نادرست و تصميمگيريهايي با تاريخ انقضاي كوتاه مدت موجب شد كه نقدينگي همچون سيلي مرگبار به جان اقتصاد امروز ايران بيفتد. اكنون نقدينگي به قدري افزايش يافته كه راهكارهايي كه از سوي دولتمردان پيشنهاد و عملياتي ميشود، پاسخگوي آن نيست و نميتواند اين مشكل را حل كند. نقدينگي طي سالهاي گذشته راه درستي را در پيش نگرفته و به سمت كسب و كارهاي مولد حركت نكرده است. در اين ميان كارشناسان راهكارهاي متفاوتي را پيشنهاد ميدهند برخي معتقدند سرمايه سرگردان در كشور بايد به سمت توليد برود و برخي ديگر اصلاح سيستم بانكي و سيساتگذاري صحيح در اين زمينه را راهكار اساسي ميدانند. با اين حال عدهاي نيز به بازار بورس اميدوارند و بر اين باورند كه اين بازار ميتواند حجم بالاي نقدينگي را كنترل كند. اين اواخر رییس کل بانک مرکزی اعلام کرده که حجم نقدینگی به مرز ۱۷۰۰ هزار میلیارد تومان رسیده که یکی از راهها برای مدیریت این نقدینگی، هدایت آن به سمت بورس است. چندي پيش يكي از نمايندگان مجلس نيز با بيان اينكه ١.٧تریلیون تومان سرمایه سرگردان در کشور وجود دارد، گفته است: بورس باید در تعامل بانک مرکزی به ساماندهی سرمایههای سرگردان بپردازد. برخي كارشناسان در انتقاد اين صحبتها اعلام كردهاند كه دولت به تنهایی قدرت این را ندارد که حجم عظیم نقدینگی را به سمت بورس هدایت کند؛ چراکه نهادهای پرقدرتی وجود دارند که پول هنگفت در اختیار دارند و آن را در بازارهای پر منفعتتر به کار میاندازند. منافع این نهادها و دولت با هم در تضاد است. درنتیجه حرکت نقدینگی به سمت بازارهای مولد همچون بازار بورس در ایران و در شرایط فعلی چندان میسر نیست.
ساماندهي سرمايههاي سرگردان توسط بورس
حسینعلی حاجی دلیگانی با اشاره به وضعیت بازار ارز و اظهارات اخیر رييس کل بانک مرکزی در خصوص تعامل با بورس برای ساماندهی نقدینگی سرگردان، اظهار داشت: تجربه ساماندهی بازار ارز از سوی بانک مرکزی نشان داد که مجموعه دولت در صورت جزم کردن اراده خود میتوانند بر هر سختی و مشقتی فایق آیند. برنامهریزی حساب شده بانک مرکزی در این خصوص نیز میتواند به جذب درست نقدینگی سرگردان در بازار منجر شود. بهترین جایی که میتواند به ساماندهی نقدینگیهای سرگردان بینجامد، بازار بورس است. سرمایهگذاری در بورس میتواند در جهت تولید هزینه شود که این خود به تحقق اقتصاد مقاومتی منجر خواهد شد. ما به عنوان نمایندگان مردم نیز از ساماندهی نقدینگی سرگردان به واسطه بورس استقبال میکنیم. طبق بررسیهای مرکز پژوهشهای مجلس ٧٠ درصد نقدینگی جامعه در دست یک درصد است که این به معنی این است که برنامهریزی قوی نیاز داریم تا بتوانیم این حجم از نقدینگی را که در دست برخی از افراد خاص بوده و هر بار بخشی را به بحران دچار میکند، مدیریت کنیم. اکنون مردم خرید و نگهداری ارز و سکه را پر ریسک میدانند و وقت آن رسیده که بورس جای خود را در اقتصاد کشور ارتقا ببخشد.
بورس چگونه میتواند نقدینگی را جذب کند؟
از سوي ديگر نيز به اعتقاد عضو هیات نمایندگان اتاق بازرگانی ایران، پیشنهاد بانک مرکزی مبنی بر کمک گرفتن از بورس برای مدیریت نقدینگی، حرفی کاملا درست است، اما تا زمانی که دولت برنامهای برای حمایت از واحدهای تولیدی نداشته باشد، در عمل سیستم بورس موفق به جذب نقدینگی سرگردان نخواهند شد. مسعود دانشمند عضو هیات نمایندگان اتاق بازرگانی ایران در این رابطه ميگويد: تا زمانی که تولید در کشور شکل نگیرد، اتفاق خاصی نخواهد افتاد. بر فرض مثال که پول نقد موجود باشد، اما وقتی شرکتهای بزرگ در حال رکود و واحدهای تولیدی کوچک و متوسط در حال ورشکستگی هستند، سهام کجا را میتوان خریداری کرد؟ سوال منطقی و اصلی این است. حرف رییس کل بانک مرکزی برای هدایت نقدینگی به سمت و سوی نظام بورسی و سهام و سپس به سمت تولید، درست است؛ اما ابتدا باید تولید راه بیفتد، سپس توقعات این چنینی داشته باشیم. عمده تعداد سهام بورس در اختیار شرکتهای کوچک و متوسط است که مردم میتوانند آنها را خریداری کنند، وگرنه شرکتهای بزرگ همچون فولاد خوزستان، ذوب آهن، مس سرچشمه و غیره که سهامشان در دست دولت بوده و خریداری آنها سخت و بعید است. عمده سهام قابل خریداری توسط مردم در شرکتهای کوچک و متوسط است، بنابراین شرکتهای متوسط هم باید در تولیدشان رونق ایجاد شود؛ ضمن اینکه دولت نیز باید برنامه مشخصی برای رونق تولید داشته باشد. صحبتهای رییس کل بانک مرکزی برای هدایت نقدینگی به سمت بورس کاملا صحیح است، اما باید بستر لازم برای آن نیز فراهم باشد تا براساس آن نقدینگی در دست مردم، وارد بورس شده و از آن برای تولید مجدد استفاده شود. بستر مناسب در حال حاضر، دادن نیرویی دوباره به شرکتهای کوچک و متوسط برای به راه افتادن چرخه تولید است تا با افزایش و رونق تولید، کارخانهها جانی تازه گرفته و مردم بتوانند سهام آنها را خریداری کنند و بهاينگونه جریان نقدینگی مدیریت شود.
چشمک بورس به سرمایههای خرد
از طرفي یک کارشناس بازار سرمایه نيز در اين خصوص گفته است: ۷۰ درصد نقدینگی کشور دست یک درصد از افراد است و این افراد بیشتر به منافع شخصی توجه دارند، درنتیجه بهراحتی نمیتوان این مقدار از پول و شبه پول را به سمت بازارهای مولدی همچون بورس هدایت کرد.علی اکبر نيكواقبال درباره تحولات اقتصاد و بازار سرمایه در ماههای اخیر، اظهار کرد: بورس آینه تمام نمای اقتصاد یک کشور است؛ درنتیجه این بازار نوع و ساختار تصمیم های اقتصادی و سیاسی کشور را نشان میدهد. باید بدانیم سیاستهای کلی کشور بر بازار سرمایه ما تاثیرگذار است. از این بابت علامتهایی که بورس تهران به سرمایه گذاران میدهد، نشان از نوع سیاستهای اقتصاد دارد.علايمی را که بورس به مردم و سرمایه گذاران میدهد نباید کوچک شمرد. بورس به ما کمک میکند تا وضعیت کلی اقتصاد را بهتر بشناسیم. به گفته او زمانيكه یک درصد جمعیت ایران حدود ۷۰ درصد پول و شبه پول را در اختیار دارد، این یعنی ثروت هنگفتی در اختیار گروه کوچکی از جمعیت ایران بوده و این ثروت قدرتی انحصاری به این گروه یا افراد داده است. آنها میتوانند با جابهجایی این حجم عظیم پول و شبه پول در بازارهای مختلف از جمله بازار طلا و ارز دگرگونیهای عظیمی در اقتصاد ایجاد کنند.
هجوم سرمايههاي سرگردان به سمت بازارهاي ريسكپذير
يکی از دلایل افزایش نقدينگي افزايش چشمگير طلا و سکه و کوچ سرمایههای سرگردان به این بازارهاست؛ چراکه با نجومی شدن قیمتها در بازارهای مسکن و خودروهای لوکس بسیاری از دارندگان سرمایه، ترجیح دادهاند که سرمایههای خود را در طلا به کار گیرند تا سود بیشتری عایدشان شود. سرمایهگذاری در بازار سکه بعد از آن رونق گرفت که دولت و بانک مرکزی خرید و فروش دلار در بازار آزاد را قاچاق اعلام کرده و با خریداران و فروشندگان در این بازار برخوردهای انتظامی صورت گرفت. البته نباید از نقش معامله گران بازار آتی سکه در افزایش قیمتهای اخیر سکه غافل شد؛ چراکه فعالان این بخش نیز هر روز با حضور پررنگ در سمت خرید موجب افزایش قیمتها در بازار نقدی میشوند. از سوي ديگر وقتی بانکها و موسسات پولی و بانکی بهرههای ۲۰ درصد به بالا به سپردهگذاریها با نقدشوندگی بسیار بالا میدهند و درآمد و ثروت جامعه در دست یک درصد مردم متمرکز شده است؛ بنابراين با جا به جایی ثروتهای هنگفت امکان سودهای بادآورده سوداگرانه و عجیب و غریب در اقتصاد رانتی فراهم میشود. پس طبیعی است که افراد و سرمایهگذاران به بورس نگاهی سوداگرانه داشته باشند که حاصل آن، این نوسانات بسیار تند در بورس ایران به علت جابهجاییهای ثروتهای هنگفت و متمرکز است.
تزريق مقطعي ارز به بازار
محمد كهندل يكي از كارشناسان اقتصادي ميگويد: پيشتر سفتهبازي ارز در بازار بسيار كم بود و بخش بزرگي از بازار را تقاضاي معاملاتي ارز تشكيل ميداد. اتفاقاتي كه رقم خورد و شرايطي كه دولت ايجاد كرد، بازار سفتهبازي را فعال و بازار مبادلاتي ارز را به نوعي از حركت انداخت و كاهش داد. از آنجايي كه برخي فكر ميكردند با نگهداري ارز به سود بيشتري دست پيدا ميكنند، بنابراين تقاضاي معاملاتي (واردات) كاهش يافت و بازار مملو از تقاضاي سفته بازي ارز شد.عوامل رسمي بازار ارز كه صرافيها بودند توسط دولت تعطيل شد، واردكنندگان با مشكلاتي مواجه شدند و ترخيص كالا صورت نميگرفت. از سوي ديگر نقدينگي افزايش يافت و سرمايههاي سرگردان به جان بازار افتاد. مجموعه اين شرايط دست به دست هم داد تا بازار سفته بازي شدت بگيرد و تقاضاي غيرواقعي افزايش يابد. اين اتفاقات منجر به افزايش قيمت ارز شد. اكنون دولت با تزريق مقطعي ارز به بازار توانسته بازار را تا اندازهاي كنترل كند.