انتخاب تاریخ:   /  /   
<stylestyle بوکتاب قانون بچه‌ها نیشخط پایگاه جامع اطلاع رسانی صنعت فولاد ایران
فرهنگ و هنر
آخرین خبرها پربیننده‌ترین خبرها
"پس از برخوردِ جسم سخت به سر" دوباره به روی صحنه می رود
خيز براي تصاحب فصل طلايي!
نامتناهی سازی ذهن در سینما
روايت سكانس هاي در بند!
آغاز ثبت آثار برای شرکت در نخستین جشنواره ملیِ هنرهای دیجیتال
رشد زیر سایه‌ حاشیه ها
ترکیب عشق و سینما با ذائقه شرقی
از فرمان قیصر تا فرمان جوجه فکلی
روایتی از سرگشتی انسانی
کله‌پاک‌کن سینما
وضعيت سيمرغ‌هاي جشنواره مشخص شد
نابودی درک و حضور زیبایی در اثر هنری
بلوغ کارگردانی
فقدان شخصیت داستانی
روزِ فیلم‌هایی که از جشنواره اعتبار می‌گیرند
ميركريمي با «قصر شيرين» به اوج بازگشت
رويارويي انعطاف و اغراق!
وامانده در فرم و مفهوم!
لزوم قانون‌گذاری و نظارت تعاملی در رسانه های مختلف
ديدار با يك ذهن جوان
خط بطلان بر يك گمان!
روز متظاهرانه‌های روشنفکری
صف کشی متـوسط‌ها و ضعیف‌ها
خراشِ فالش بر حنجره موسيقي!
رهایی با فرم‌گرایی
روایتگر زیبای یک فاجعه انسانی
از نگاه کیوریتور
انزواي ژانر وحشت بر پرده نقره اي!
انعكاس سيماي زنان در سيمرغ و سينما
«مردمی بودن» مهمترین ویژگی انقلاب است
آشوبِ ستاره‌هاي خاموش!
اميركبير، فرزند خلف اما ناکام رویاهای ضد استعماری
هنر در بودجه مهجور مانده است
6 ایرانی در فهرست ۵۰۰ هنرمند برتر ۲۰۱۸
طرح مجلس برای وزارت‌خانه‌اي كه متولي است ولي هنر ندارد!
پنجاه ميليون ايراني يك بار هم سينما نرفته اند
آلبوم هاي موسيقي درخواب زمستاني
انیماتوریست شرقی با نگاهی جهانی
هشت کتاب در مینای مهتاب
تقابل جهان دیروز و امروز
پرواز سیمرغ‌ها بر فراز آشیانه!
جدول کامل برنامه نمایش فیلم‌ها در جشنواره فجر
مهرمجوزهای ارشاد پای تئاتر جنجالی
جای خالی و یاد ماندگار
كوتاه آمدن مهدي يراحي در برابر ارشاد
گرته برداري از آمريكايي‌ها در صداوسيما
پیاده شده گان در ایستگاه سلینجر
سطرهاي كتاب در سكانس‌هاي سينما
پشت پرده يك ابطال!
زمان آن رسیده که چرخ صنعت تئاتر ایران به حرکت در آید
بیشتر
کد خبر: 92741 | تاریخ : ۱۳۹۷/۱۱/۱۵ - 16:32
رويارويي انعطاف و اغراق!
سه فيلم از جشنواره فجر هركدام رويكردهاي متفاوتي داشتند

رويارويي انعطاف و اغراق!

بهترین فیلم جشنواره سی و هفتم تا این‌جای کار از دید نگارنده است. از اسم جذاب فیلم که بگذریم، سوژه زنانه آن هم جذاب است که این بار یک کارگردان مرد در سینمای ایران به آن پرداخته است. هدیه تهرانی پس از سال‌ها

قانون-علی شیرازی

مسخره‌باز،نجات در دقيقه 90!

در اين فيلم تا حدود یک‌پنجم پایانی زمان فیلم، غنی‌زاده مانند برخی تئاتری‌هایی که وارد حیطه کارگردانی در سینما می‌شوند، تلاش چندانی برای اتهام همیشگی تئاتری بودن فیلمش نمی‌کند. فیلم نیز نه فقط در فضای محدود یک آرایشگاه مردانه (سلمانی!) می‌گذرد که حتی کار به تکرار بی‌معنا و بی‌مزه دیالوگ‌های نصیریان، ابر و حمیدیان می‌گذرد. تنها شاید در 20 دقیقه پایانی باشد که «مسخره‌باز»، شکل و فضایی سینمایی به خود می‌گیرد و غنی‌زاده ضرب شست خوبی در به سامان رساندن فیلمش با حال و هوای سینمایی به تماشاگر نشان می‌دهد. کارگردان با همین 20 دقیقه به خوبی قدرت کارگردانی خود را به نمایش می‌گذارد و بیننده را کنجکاو فیلم بعدی‌اش می‌کند. بازی هدیه تهرانی از همین حالا یکی از بخت‌های مهم برنده شدن سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل زن است.

روزهای نارنجی، اثري منعطف با لغزشي محدود

بهترین فیلم جشنواره سی و هفتم تا این‌جای کار از دید نگارنده است. از اسم جذاب فیلم که بگذریم، سوژه زنانه آن هم جذاب است که این بار یک کارگردان مرد در سینمای ایران به آن پرداخته است. هدیه تهرانی پس از سال‌ها (مثلا از پی چهارشنبه‌سوریِ اصغر فرهادی) نقشی را به تمامی از آن خودش کرده است و مدعی بزرگ و مهم ربودن سیمرغ بازیگر نقش اول زن این جشنواره است. جدیت و خونسردی یک آدم صاحب اصول و باورهای اخلاقی و انسانی به خوبی در چهره و بازی‌اش هویداست. کمتر دچار اغراق یا حتی کم گذاشتن برای حس یک پلان و سکانس می‌شود. به صدای شارپ همیشگی‌اش انعطافی بخشیده تا گویش یک بانوی شمالی را تداعی کند. هرچند برای درآوردن لهجه دقیق هم تلاش چندانی نکرده ولی همین قدر هم توی ذوق نمی‌زند.

موسیقی هم خوب است و دوربین روی دست فقط در برخی پلان‌ها دچار تکان (کلمه دقیق تری برای بیان این مشکل فیلمبرداری فیلم به ذهنم نمی‌رسد. بله؛ دقیقا تکان!) می‌شود. البته شاید تدوینگر بتواند همان تکان‌های کوچک را هم تا حدی از فیلم کنار بگذارد. قصه نیز تقریبا از آب و گل درآمده و به جز معدودی لغزش‌ها (مثل رابطه آن زن مطلقه با همسر هدیه تهرانی در فیلم که بسیار کم به آن پرداخته شده یا آن قضیه سرقت پرتقال‌ها از انبار که انگار به حال خودش رها می‌شود در حالی که هر آن امکان تکرارش وجود دارد) به خوبی به پایان می‌رسد.

زهر مار، رونويسي از اثري نه چندان خوب

انگار از ابتدا رضویان با پروژه‌ای روبه‌رو بوده که خودش با عنوان کارگردانی نه چندان باتجربه انتخاب اول و آخر سفارش‌دهندگان به شمار نمی‌آمده است. «زهر مار» نوعی رسوایی یک (ساخته مسعود ده‌نمکی) است که این بار یک مداح جای روحانی را در فیلم گرفته و با موقعیتی مشابه با او روبه‌رو می‌شود. ضمن اینکه به احتمال قریب به یقین شاید نخستین بار در سینمای ایران باشد که شخصیت محوری فیلم یک مداح و مرثیه‌خوان است. حاصل هم اثري فراتر از آثار مسعود ده‌نمکی نیست و حتی موقعیت خنده‌دار چندانی هم (حتی شاید به مانند آن آثار و به شکل صوری و با برگزارکردن چند دیالوگ بامزه) برای بیننده فراهم نمی‌کند؛ بنابراین «زهر مار» از هر نظر یک شکست مطلق است و بعید به نظر می‌رسد که بتواند گیشه موفقی را هم برای خودش دست و پا کند. مگر آنکه از همان اتفاق‌های نادر سینمای ایران در این چندساله برایش بیفتد.

عضویت در کانال تلگرام قانون

ارسال دیدگاه شما

  • دیدگاه های ارسالی، پس از تایید مدیر سایت منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشند منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان پارسی باشند منتشر نخواهد شد.