قانون-امید فراغت/ کارشناس ارشد علوم سیاسی
آقای رييس جمهور؛بیان لفظ جنگ اقتصادی از سوی شما، این پیام را برای ملت دارد که در این جنگ اقتصادی داشتهها برای مقاومت و همچنین مقابله بهمثل چیست؟! همانگونه که میدانید هر جنگی ویرانی، کشته و زخمیهای خود را برجای میگذارد! بنابراین اگر این تقابل را به مانند دو کفه ترازو در نظر بگیریم پیام سنگینی یک کفه ترازو این است که باید جامعهدان و آیندهخوان باشیم. سوال کلیدی این است که در برابر حجم وسیع فشارهای بیرونی و در قبال از دستدادنها، چه آوردههایی به دست خواهد آمد؟!
آقای رييسجمهور؛ همانگونه که به دلیل ادبیات قدرت، حاکمیت نمیتواند به مانند ملت اندیشه داشته باشد در شرایط موجود هم ملت نمیتواند در برخی موضوعات به مانند حاکمیت تفکر کند! بنابراین این تفاوت اندیشه مانع از یکپارچگی مطلوب خواهد شد. باید این واقعیت را پذیرفت و نکته مهم اینکه باید در برابر این واقعیت نسخهای قابل فهم برای ملت ارائه داد! این درست که هر گفتار و عملکردی در دایره دیپلماسی بر اساس معادلات و معاملات صورت میپذیرد و در کنار جنگ اقتصادی، جنگ پنهان قدرت منطقهای و جهانی و درونی درجریان است اما اگر پیشبینی و پیشگیریها در نقطهای از زمان و مکان بر خلاف تاکتیک و استراتژی به وقوع بپیوندد، تکلیف چیست؟!
آقای رييسجمهور؛مردم دچار دوگانگی و حتی چندگانگی ذهنی شدهاند از سویی در معرض شعارهای داخلی که استقلال کشور را به رخ میکشد و از سوی دیگر براي مثال بخشهای سرگرمی برنامههای تلویزیون ملی تحت تاثیر فکر اولیه بیرونیها برای جذب مخاطب ساخته میشود. وقتی در فضای یکپارچگی اطلاعات و دادههای جهانی و همزمانی رویدادها هستیم چگونه میتوانیم الگوی ایرانیـ اسلامی را در جامعه تئوریزه کنیم؟! وقتی مردم با چشمان غیر مسلح تناقضها را مشاهده میکنند چگونه میتوانند تحت تاثیر یک روش و منش واحد در شرایط سخت قرار بگیرند؟!
آقای رييسجمهور؛به عنوان مجری قانون اساسی و شخص دوم مملکت در فضای تاثیر و تاثر، آیا تاثیرپذیر و یا تاثیرگذار بودهاید؟! در چه بخشهایی تاثیرگذار و در چه موضوعاتی تاثیرپذیر هستید؟! براي مثال وقتی رسانه ملی در فضای تاثیرپذیری از دادههای جهانی برنامهسازی دارد و بهصورت غیرمستقیم تاثیرپذیری از ادبیات دهکده جهانی را تبلیغ میکند آیا میتوان در بخشهایی جامعه را به سمتوسوی مدل ایرانیـ اسلامی توجه داد؟! مردم به درستی به ادبیات پیچیده قدرت واقف شدهاند و برخی تقابلها را محصول ادبیات جنگ قدرت میدانند اما آیا نباید برای شرایط سخت اقتصادی و ...جامعه را در فضای اعتماد و باورمندی مناسب قرار داد؟ اینکه با پا پیش بکشیم و با دست پس بزنیم چه دردی از واقعیتهای امروز جامعه را کم میکند؟!
آقای رييسجمهور؛لحظهبهلحظه تناقضها و دوگانهگوییها برای جامعهای که همزمان تحت تاثیر دو ادبیات درونی و بیرونی قرار دارد پررنگتر میشود و هنوز بر طبلی کوبیده میشود که صدای آن برای جامعهای که طعم و بوی تناقضها را چشیده، هیجانآور نیست! بنابراین چرا به دنبال بازتولید و بازتعریف برخی مفاهیم ادبیات جامعه زیستی نیستید؟! چرا به تصمیمسازان و تصمیمگیران تفهیم موقعیت نمیکنید؟! نکته مهم این که به اعتماد و باور عمومی تا حدودی آسیب وارد آمدهاست بنابراین پرداختن به واقعیتها یک نوع امیدواری واقعبینانه است؛ به مردم بگویید که در قبال سختیهای موجود قرار است به چه نقطهای برسیم؟! آن نقطه را برای مردم پررنگ کنید تا آگاهانه در هر مقاومتی شرکت داشته باشند!
آقای رييسجمهور؛بيشتر افراد جامعه نمیدانند چه خواهد شد! جامعه نگران است چرا به دنبال تبدیل این نگرانی به امید نیستید؟! معیشت و رفاه مردم در معرض آسیب است و پیام عدم تعادل قیمت کالاها، نگرانی جامعه را بیشتر کرده است گفتاردرمانی هم جواب برخی واقعیتهای موجود را نمیدهد بنابراین اگر قرار است به ادامه این مقاومت فکر کنید آیا به قدرت زور بازوی مردم هم اندیشیدهاید؟! نکته مهم جهت یادآوری این است که زور بازوی خود را با زور بازوی جامعه یکی ندانید! تابآوری هر تکیهگاهی هم در نقطهای فرو خواهد ریخت و نمیتوان بر خلاف قوانین طبیعت و زیست بشر پیشبینی داشت!
آقای رييسجمهور؛برخی گفتارها برای درج در تاریخ است اما برخی واقعیتها تاریخساز است بنابراین اکنون باید به گونهای باشیم که یک نوع مفاهمه ملی برقرار شود یعنی هم مردم نگاه مسئولان را متوجه بشوند و هم مسئولان نگاه و خواست مردم را بفهمند اگر در فضای مفاهمه ملی قرار بگیریم آنگاه میتوان نقشه راه آینده را بر اساس خرد عمومی جامعه طراحی کرد.