طبق قوانین داخلی، کشور آمریکا باید هر 30 و 50سال یکبار تمام اسناد محرمانه رامنتشر كند
آمریکا برخلاف قانون کشور خود، اسناد مرتبط با این اتفاق مهم تاریخی را منتشر نکرد
بیتردید میتوانيم حقوق از دست رفته خود را از طریق مجامع بینالمللی پیگیری کنیم
گرچه ایران هیچگاه مستعمره نبوده است اما همواره آسیبهای استعمار بر مردم ایران وارد آمده است
کشورها معمولا به دودسته قدیمالاستعمار و قدیمالمستعمره تقسیم شدهاند
غربیها در حق ایران سرحد تحریمها را وضع کردند
در کشوری چون ایران اعاده حقوق تاریخی به سطح قانونگذاری وارد شده است
ایران پس از کودتای نظامی سال32، چند دهه از دموکراسی عقب ماند
پس از انقلاب اسلامی ایران، مشی آمریکا و انگلیس در قبال ایران واحد بوده است
کودتا که به انجام رسید، کودتاچیها خرسند از فتحی بزرگ بر کرسی ظلم نشستند. آنها مردی از جنس صبر و استقامت را خانهنشین کردند تا از بهر ستم خود، ایران را به ورطه نابودی بکشند اما ندانستند که مردم از پس هر ستمی، مقاومتر میشوند و روزی و در بزنگاهی، قیامی وصفناشدنی در انتظار کودتاست.
کودتای 28مرداد سال1332 یکی از مصادیق مردمستیزی استعمار است. رخدادی که هیچگاه از حافظه تاریخی مردم ایران پاک نخواهد شد. سالهای متمادی تصور قریب به یقین مردم ایران حکایت از دخالتهای دوکشور آمریکا و انگلیس داشت تا آنکه با انتشار اسناد اخیر در خصوص این کودتا توسط وزرات امور خارجه آمریکا، تقصير دو کشور مذکور در امر کودتا به قطعیت ثابت شد. آنچه اکنون بیش از بازخوانی دوباره و چندباره وجه تاریخی کودتای سال32 ضرورت دارد، بررسی چگونگی اقدام حقوقی ایران در اعاده حق تاریخی خود است. در شرایطی که سطح دیپلماسی کشور نسبت به روند تاسف بار گذشته قدری بهتر شده است، انتظار میرود، دولتمردان با تدابیر علمی و عملی خود نقشی موثر در راستای احقاق حقوق از دست رفته مردم ایران ایفا کنند. برای خوانش این موضوع با حشمتا... فلاحتپیشه، عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس ساعتی چند به گفت و گو نشستیم.
در خوانش کودتای 28مرداد سال32، وجود دخالتهای دوکشور آمریکا و انگلیس به وضوح دیده میشد. باتوجه به اسناد منتشرشده از سوی وزارت امور خارجه آمریکا پس از چنددهه این تصور به قطعیت تبدیل شد. نظر شما در خصوص اسناد منتشرشده چیست؟
طبق قوانین داخلی، کشور آمریکا باید هر 30 و 50سال یکبار تمام اسناد محرمانه را منتشر كند اما تنها استثنایی که در این قاعده بهوجود آمد، انتشار اسناد محرمانه کودتای 28مرداد است.
به نحوی که وزارت امورخارجه آمريكا اسناد امنیتی و محرمانه كمي را در این خصوص منتشر كرده است. دلیل این موضوع نیز اهمیت کودتای سال32 است زیرا آن رخداد به عنوان مادر کودتاها شناخته میشود و آمریکا در سرنگونی دولت دکتر مصدق برای اولین بار به طور رسمی یک کودتا را انجام داد. از منظر دیگر نیز کودتای 28مرداد بسیار مهم قلمداد میشود و آن دخالت دوکشور مهم جهانی در امور داخلی ایران است.
پس این کودتا از جهت راهبردی بسیار با اهمیت است و به همین دلیل کشورهای انگلستان و آمریکا برخلاف قانون کشور خود، اسناد مرتبط با این اتفاق مهم تاریخی را منتشر نکردند. برای نخستینبار چندی پیش وزارت امور خارجه آمریکا بخش اندکی از اسناد موجود را منتشر کرد که در آن سند آمده است انگلیس کودتا را از آمریکا درخواست کرده است.
با توجه به سخنان شما، علت انتشار این سند در مقطع کنونی چيست؟
پس از انقلاب اسلامی ایران، مشی آمریکا و انگلیس در قبال ایران واحد بوده است و این دو کشور در مواجهه با ایران منافع یکدیگر را مورد توجه قرار می دادند.
در حقیقت محور ایران برای آنها نوعی اتحاد ضمنی را فراهم میکرد. اما در حال حاضر به دلیل اختلافاتی که میان آمریکا و اتحادیه اروپا شکل گرفته است، به صورت قطرهچکانی اسنادی را منتشر میکنند. شاید در شرایطی که اتحاد سابق وجود ندارد، مقامات آمریکایی و اروپایی مترصد تطهیر خود در موضوع کودتای 28مرداد هستند. مردم و مسئولان ایران باید بدانند که افشاي اسرار تاریخی گرچه روشنکننده خیانتهای کشورهای دیگر است اما با هدف تضمین منافع مردم ایران منتشر نمیشود. اساسا جبران خساراتی که به ملت ایران وارد آمد با انتشار چندسند قابل تحقق نیست زیرا ایران پس از کودتای نظامی سال32، چند دهه از دموکراسی عقب ماند.
از لحاظ وضع قوانین داخلی، چه تدابیری برای احقاق حقوق مردم ایران پیشبینی شده است؟
بحث مهمی که در جریان قرار دارد، احقاق حقوق تاریخی مردم ایران از دست استعمارگران است. این موضوع منحصر به ایران نیست و کشورهای مختلفی چون هندوستان و برخي کشورهای آمریکای لاتین نیز درگیر احقاق حقوق تاریخی خود هستند به نحوی که دادخواهی حقوقی خسارات وارده به عنوان یک مطالبه سیاسی-حقوقی در سطوح روشنفکری و آکادمیک مورد بررسی قرار گرفته است. حتی در کشوری چون ایران این مهم به سطح قانونگذاری وارد شده و تدوین قوانین موضوعه داخلی برای اعاده حق انجام میشود. تاکنون جبران خسارت تاریخی تنها میان کشورهای غربی انجام شده است و آن هم به جنگ جهانی دوم بازمیگردد. کشور آلمان همچنان براي اتباع بعضی از کشورها جبران خسارت می کند و این محدود به کشورهای غربی است و دیگر کشورهای مناطق مختلف جهان در این قاعده جایی ندارند. وقتی به تاریخ نگاه میکنیم، درمییابیم که کشورها معمولا به دودسته قدیمالاستعمار و قدیمالمستعمره تقسیم میشدند. گرچه ایران هیچگاه مستعمره نبوده است اما همواره آسیبهای استعمار بر مردم ایران وارد آمده است. لذا همیشه تدوین قوانین ضداستعماری برای احقاق حقوق از دست رفته مردم ایران ضرورت داشته است. البته این قوانین باید در حوزه اجرا هم وارد و به عنوان یک مطالبه حقیقی مطرح شود و مسئولان نظام جمهوری اسلامی ایران باید در مقاولهنامههای خود، جبران خسارت ایران از سوی آمریکا و انگلیس را لحاظ کنند به خصوص آنکه آمریکایی ها نیز به دلایل واهی و در مقاطع مختلف زمانی، خسارات سنگینی از ایران اخذ میکنند.
باتوجه بهقواعد حقوق بینالملل، کشور ایران برای جبران خسارت ناشی از کودتای28 مرداد چه کاری میتواند انجام دهد؟ آیا میتوان این موضوع را از طریق سازمان ملل و نهادهای زیرمجموعهاش پیگیری کرد؟
بیتردید میتوان حقوق از دست رفته خود را از طریق مجامع بینالمللی پیگیری کنیم. سهراه برای پیگیری موضوع از طریق نهادهای بینالمللی وجود دارد. نخست از طریق دیوان لاهه است. پس از جنگهای بالکان مکانیزمهایی در لاهه شکل گرفت تا کشورهای مختلف بتوانند دعاوی خود را مطرح کنند. در حقیقت این سازوکار از طریق کنوانسیونهای مختلف شکل میگیرد که محل طرح استدلالهای حقوقی کشورهای گوناگون است. راهکار دوم اقدام از جانب قوانین داخلی کشورهاست. چنانكه قوانین داخلی کشورهای انگلیس و آمریکا این اذن را میدهد که در خصوص کودتای سال32 علیه آنان طرح دعوای بینالمللی کرد. نمونهاش طرح دعوای دولت ایران علیه کشور هلند بود که در آن مورد بر اساس قوانین داخلی کشور هلند، این کشور محکوم شد. راهکار سوم این است که شعبهای در قوهقضاییه جمهوری اسلامی ایران تشکیل شود تا موضوعات بیناللملی را بررسی کند. براساس قانون، این شعبه باید تشکیل شده است که متاسفانه تا کنون منجر به تحقق نتیجه عملی و صدور رای قابل اجرا نشده است. در حقیقت کاری که آمریکاییها در دادگاههایشان علیه ایران میکنند، در ایران اجرایی نیست زیرا در قوهقضاییه موضوع به طور جدی مورد پیگیری قرار نگرفته است. به یاد دارم که در موضوع بمبهای شیمیایی سالی يكمیلیارد تومان بودجه برای بررسی حقوقی موضوع مقرر شد که هیچ وقت به ثمر نرسید. بعد از برجام و تعلیق تحریم ها جنگ آینده ایران و آمریکا و انگلیس، جنگ حقوقی است. آنها دریافتهاند که نمیتوانند علیه ایران اقدام نظامی کنند. همچنین تحریمهای گسترده نیز به طور کامل توقع آن ها را برآورده نکرد. کشورهای غربی سرحد تحریمها را در حق ایران انجام دادند. سرحد تحریم 15مورد است که در ماده41 فصل هفتم منشور ملل متحد مشخص شده است. تمام این 15مورد برای ایران اجرا شد اما نتیجه ملموسی برای غربیها به بار نیاورد. از این رو آنها متوجه این موضوع شدند که باید به وسیله قواعد حقوقی با ایران مبارزه کرد.به همین دلیل ما نیز نیاز داریم تا در حوزه مسائل حقوق بینالملل، موثر عمل کنیم.
نگرانی مهمی که وجود دارد این است که پس از برجام ممکن است برخی مسئولان برای بهوجود نیامدن تنش احتمالی از راهکارهای قانونی در مواجهه با کودتای 28مرداد صرفنظر کنند. به عنوان سوال پایانی بفرمایید که مجلس به خصوص کمیسیون امنیت ملی برای مجابکردن دولت به اقدامات لازم حقوقی چه کارهایی انجام داده است؟
در این خصوص دوکار میتوان انجام داد. نخست احیای قوانین گذشته است به نحوی که میتوان قوانینی چون احقاق حقوق ایرانیان قربانی ترور، ایرانیان قربانی سلاحهای شیمیایی و ایرانیان قربانی نقض حقوق بشر را زنده کرد. دیگر آنکه سال گذشته طرحی در مجلس تحت عنوان پیگیری دعاوی بین ایران و آمریکا ارائه شد که به دلایل مختلف از جمله مشغلههای نمایندگان مورد بررسی قرار نگرفت. به هر روی دولت ایران باید در جهت منافع مردم تلاش کند و نباید از حقوق تاریخی کشور ایران صرف نظر کند. از این رو ضرورت دارد نمایندگان مجلس با وضع قوانین حمایتی زمینههای پیگیری حقوقی در عرصه بین المللی را فراهم کنند تا علاوه بر آنکه اعاده حق صورت بگیرد، دیگر شاهد تضیيع حقوق مردم نباشیم.