قانون- فاطمه ابرار
اینروزها نمایش آرزوهای بافتنی نوشته فرهاد اسماعیلی به کارگردانی کبری مالمیر در سالن بوستان مرکز تولید تئاتر کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان واقع در پارک لاله در حال اجراست و تا پایان دی نیز ادامه خواهد داشت. این نمایش که برای گروه سنی خردسال در نظر گرفته شده، در ساعت ۱۷ در این سالن اجرا میشود. البته این نمایش، سال گذشته لوح تقدیر و تندیس بخش نمایشنامه و بازیگر نقش اول مرد بیست و سومین جشنواره بینالمللی تئاتر کودک و نوجوان همدان را دریافت کرده، ضمن آنکه بازیگر زن آن نیز تقدیر شده است.
قصه نمایش آرزوهای بافتنی ، داستانی ساده و زیبا از کلافهای کاموایی رنگی است که هر کدام آرزو دارند تبدیل به چیزی شوند. بهعنوان مثال کلاف سبز رنگ در آرزوی تبدیل شدن به یک درخت و سبزه زار و یا کلاف آبی رنگ در آرزوی تبدیل شدن به رود است. همچنین کلاف خاکستری رنگ در آرزوی ابر شدن و باریدن و سایر کامواهای رنگی دیگر نیز در آرزوی تبدیل شدن به جلوهای از طبیعت پیرامون ما هستند؛ در نهایت هر کدام با بافتن آرزوهای خود روی تابلویی ،آنها را تحقق میبخشند. هر چند ممکن است در این میان نیز از بین بروند اما آرزوهایشان ماندگار میشود.
نویسنده، سخنی از جنگ و ستیز بین خوبی و بدی نیاورده و آنها را در تقابل با یكدیگر قرار نداده ،کسی مورد ظلم واقع نشدهوخطری وجودندارد،بلکه هرآنچه هست صلح است و آرامش، دنیای نمایش سراسر شادی و هیاهوست.
نگاه ساده و صمیمانه کارگردان در روایت و انتخاب شیوه اجرایی، موجب تسریع ارتباط کودک با نمایش میشود.
استفاده از متریال بسیار ساده و دست یافتنی وگاهي دور ریختنی، برای ساخت دکور و عروسک از دیگر امتیازات این نمایش است.
در طراحی عروسکها، بهجای استفاده از شکلهای معمول و عادی از اشکال هندسی و فضایی استفاده شدهاست. این ساختار شکنی در ساخت عروسکهایی که شکلهای نا آشنا ولی زیبا و خلاق دارند، باعث میشود ذهن کودک به سمت و سوی تجسم خلاق رهنمون شود و به فراسوی جهان روزمرگی و نیزایجاد پردازشهای خلاقانه پرواز کند.
البته در این میان به اهداف آموزشی و تربيتی نیز پرداخته شده و این از شگردهای نمایش خلاق محسوبميشود که کارگردان با آگاهی کامل از آن بهره مند شدهاست.
از دیگر ویژگیهای نمایش خلاق که در اجرای نمایش آرزوهای بافتنی دیده میشود، مشارکت همگانی و آموزش توام با بازی و لذت است . در فرآیند نمایش خلاق، برد و باختی وجود ندارد و قهرمان و ضد قهرمان نداریم. داستان نمایش آرزوهای بافتنی فاقد قهرمان است و همه کلافهای رنگی با مشارکت یکدیگر در پی بافتن بخشی از طبیعت و جهان پیرامون خود هستند،کسی بر دیگری برتری ندارد و همزیستی مسالمت آمیز آنها موجب خلق نقاشی زیبايي میشود. کودکان در طول اجرا، نه از شخصیتی بیزار میشوند و نه شخصیتی را قهرمان میپندارند، بلکه به تدریج در فرآیند اجرا با کلافهای رنگی همراه شده و به نوعی خودشناسی میرسند.
حضور و مشارکت مخاطبان کودک و استقبال آنها در خلق این نقاشی با کاشتن گلهای کاموایی رنگی در این تابلوی طبیعت زیبا، جذابیت و هیجان اجرا را دو چندان میکند و این مشارکت بهطور نامحسوسی به اعتماد به نفس کودکان میافزاید.
نمایش فرآیند محور است؛ چرا که با پایان یافتن زمان اجرا ، نمایشی دیگر آغاز میشود که اینبار توسط کودکان و با کامواهای رنگینی که از بازیگر نمایش هدیه گرفتهاند ، طراحی خواهد شد.
بازی خانم مالمیر در نقش قصهگو، بسیار روان و ساده است و وجود صداقت در جنس بازی ایشان موجب شده که بهراحتی بتواند با کودکان ارتباط برقرار کند. البته مهارت ایشان در زمینه کار با کودکان، روند این ارتباطگیری و نیز کنترل و هدایت کودکان در طول اجرا را سرعت بخشیده است.
از آنجایی که این نمایش برای رده سنی خردسال بوده، زبانی ساده برای اجرای نمایش انتخاب شدهاست. حتي برخی مفاهیم در نمایش تکرار میشوند؛ چراکه اگر موضوعی پیچیده شود، خردسال دیگر با نمایش همراه نخواهد شد. سختی کار در این است که انتقال پیام باید ساده و زیبا باشد؛ چراکه منطق این مخاطبان و مفاهیم ارتباطی آنها هنوز شکل نگرفته است.
وجود یک تابلوی متحرک بزرگ با کارکردهای متفاوت و خلاقانه نیز در راستای پیام وشیوه اجرایی نمایش است. البته شاید بهتر بود از اشکالی که در نقاط پرت و دور از دید مخاطب آویزان شده بودند، استفاده نمیشد تا ایجاز در طراحی صحنه نیز رعایت شود.