قانون- حجت یحيیپور/ پژوهشگر مطالعات قومي
امروز با پشت سر گذاشتن این آزمون تلخ و ناگوار، لزوم بررسی جدی علل و زمینههای وقوع چنین حوادثی احساس میشود که این امر آسیبشناسی عمیق سیاسی و اجتماعی و فرهنگی را طلب میکند.
با اینکه تروریستهای قومی فعال در گوشه و کنار ایران وابسته به کشورهای معاند و بیگانه هستند، اما اینکه کشورهای مذکور را تنها عامل وقوع این حوادث بدانیم و انگشت اتهام را فقط به سوی آنان بلند کنیم، کافی نیست و آیا هیچ عامل داخلی در وقوع چنین حوادثی بیتاثیر نیست و هیچ رویکرد نادرستی در سیاستهای حکومتی منجر به تفرقهافکنی میان ایرانیان و ایجاد تنشهای اینچنینی نمیشود؟
حادثه تروریستی اهواز نشان داد که بحث امنیت ملی و یکپارچگی کشور نباید بهعرصه آزمون و خطاهای سیاسی تبدیل شود و حاکمیت نباید اجازه میداد که ایجاد شکافهای قومی و بهرهبرداری از آنها به ابزاری جهت قدرتگیری جریانهای سیاسی کشور تبدیل شود.
بازی خطرناکی که در چنددهه اخیر در راستای ایجاد شکافهای مصنوعی قومیتی آغاز شده در مقاطعی موجب ایجاد تنشهایی نیز شده است و این پرسش اساسی را مطرح میکند که آیا دورنمای سیاه این بازی خطرناک نباید مانع از ادامه آن شود؟
از شعار تدریس زبان مادری تا ترور
فعالیتهای جنایتکارانه گروهکهای قومی وابسته به بیگانگان در گوشه و کنار کشور، تلاش ناکام برخی فعالان پانترکیست در آذربایجان برای مسلحکردن مردم آذربایجان و بهویژه حادثه اخیر تروریستی در اهواز روی پلید و غیر انسانی قومگرایی را آشکار کرد. این موارد باید باعث بیداری همه دلسوزان کشور میشد، اما در کمال ناباوری بلافاصله پس از حرکت تروریستی اهواز و همزمان با زخمی که قومگرایان بر قلب مردم ایران نشاندند، یکی از وزرای سابق دولت با تطهیر فعالیتهای قومگرایانه در راستای توجیه حرکتهای چرک قومی تلاش کرد. عجیبتر آنکه همزمان با این مقام دولتی، گروهکهای ضد انقلاب و خارجنشین که گسترش فعالیتهای قومگرایانه و تجزیهطلبانه را عامل تضعیف حاکمیت ملی میدانند نیز پس از این واقعه دلخراش در راستای تطهیر حرکتهای قومگرایانه تلاش کردند! این در شرایطی است که یکگروه قومگرا و تجزیهطلب که با شعار تدریس زبان مادری فعالیت میکند، رسما مسئولیت عملیات تروریستی اهواز را بر عهده گرفته و نفس قبول مسئولیت این عملیات(حتی در صورت دروغ بودن این ادعا) نشان از ماهیت غیر انسانی گروهکهای قومی تجزیه دارد و آشکار میسازد که در صورت فراهمبودن بستر مناسب، این گروهکهای قومی که بیشتر تحت عنوان «هویتطلب» و با شعار «زبان مادری» فعالیت میکنند، مستعد انجام عملیات تروریستی بیشتر بوده و از هیچ اقدام غیر انسانی دریغ نخواهند کرد.
مسئولان و ریختن آب در آسیاب دشمن
با وجود آنکه جمهوری اسلامی در چند دهه گذشته زخمهای زیادی از عملیات تروریستی گروهکهای قومی وابسته به بیگانگان تجربه کرده است اما به نظر میرسد که برخی مسئولان و مقامات کشور و بهخصوص تعدادی از نمایندگان مجلس همچنان برای ایجاد شکافهای مصنوعی قومی و بروز نفاق و تفرقه میان مردم ایران تلاش میکنند! آن دست از نمایندگان مجلس که ملیت ایرانی را زیر سوال میبرند و هر یک از تیرههای ایرانی را یک ملت واحد مینامند و پلیدی را به حدی رساندهاند که از تریبون مجلس و هم صدا با سردسته گروهک تروریستی منافقین نغمه منحوس فدرالیسم را سر میدهند، آن تعداد معدود از امامان جمعه که در شهرهای مرزی ایران با بهرهبردن از ادبیات خصمانه و ضد ایرانی و با استفاده از کدواژههای تجزیهطلبی آب بر آسیاب دشمن میریزند، یا آن دسته از مسئولان که با برداشت وارونه از «آزادی» برای گروهکهای قومگرا فضای باز ایجاد کرده و حتی بیتالمال را صرف تامین این جرایانات قومگرا و تجزیهطلب میکنند و ضمن حمایتهای مادی و معنوی از تجزیهطلبها با فراهمکردن انبوه رسانههای کاغذی و مجازی پیامهای آنان را به گوش عموم مردم میرسانند، همه و همه در آن آینده دهشتناک نزاعهای قومی شریک هستند. شاید اغلب مردم ایران و بسیاری از دلسوزان نظام اطلاع نداشته باشند که امروز با وجود تجارب تلخی که از فعالیت گروهکهای قومگرا و تجزیهطلب در دست است، فعالان قومگرا در لوای هویتطلبی(در حالی که دشمن هویت راستین اقوام هستند) آشکارا ایرانیت را نشانه گرفته و همه تلاش خود را جهت تضعیف هویت ایرانی مناطق مرزی به کار بستهاند و توسط برخی مسئولان حمایت و از بیتالمال نیز تامین میشوند! گروهکهای قومگرا و تجزیهطلب در اشکال مختلف در مناطق مرزی ایران به فعالیت میپردازند و با وجود آنکه در اقلیت محض به سر میبرند به علت حمایتهای آشکار و نهان توسط برخی از مسئولان و مقامات کشوری و نمایندگان مجلس، بدون واهمه از پیامدهای اقدامات خیانتکارانه خود به تلاشهایشان ادامه میدهند و چنان در ارگانهای دولتی و حکومتی نفوذ کردهاند که خود حامی دیگر قومگرایان شدهاند و به این ترتیب شبکه گستردهای از مافیای قومگرا و تجزیهطلب در گوشه و کنار ایران ایجاد شده است. این مافیای گسترده قومی برای تحقق آرزوهای شوم خود مردم ایران را در مقابل یکدیگر قرار ميدهد و جدايي طلبان با هموطن کشی مترصد تضعیف حاکمیت ملی و در نهایت فروپاشی کامل ایران هستند و در راستای این خیانت بزرگ از هیچ حربهاي فروگذار نیستند. در این روزهای تاریخی که بسیاری از مدیران و مسئولان فاسد توسط دستگاه قضایی مورد پیگرد قرار گرفتهاند، سزاوار است که دیگر صاحبمنصبان خائن در عرصههای فرهنگی و سیاسی و ملی نیز شناسایی و محاکمه شوند. به امید آنکه حاکمیت بدون کوچکترین اغماض و گذشت، عناصر نامطلوب و خائن را از جریان تصمیمگیری و مناصب مدیریتی(حتی در دور افتادهترین نقاط ایران) کنار گذاشته و به سزای اعمال خیانتآمیز خود برساند و اینگونه کشورهای بیگانه و دولتهای معاند را از پیاده نظام و ستون پنجم خود در ایران محروم سازد.