قانون- شاهین قدیانی
شروع هر قسمت از سریال ممنوعه مینویسه نمایش وابستگی شخصیتهای پرخاشگر و مستاصل به دخانیات در جهت ارائه تصویری ناخوشایند از این رفتار صورت پذیرفته است. یعنی اگر شخصیت اصلی فیلم سیگار میکشه مثل سریال وسترن نیست که کلینت استیوود هشت نفر رو بکشه و بعد توی کلوز آپ سیگار گوشه لبش دیده بشه. اما این وسط یک جای کار اشتباه از آب دراومده. یعنی توی سریال ممنوعه میلاد کیمرام (یک ذره خطر اسپویل) مصرف آبکی و دودکی رو به حد اعلای خودش رسونده، خیلی عصبیه، سر دختره جلوی جمع داد میزنه و یک کاری میکنه که دختره تا یک قدمی ملاقات عزرائیل هم میره و طبیعتا بینندگان فیلم باید به عنوان یک شخصیت منفور ازش یاد کنن ولی وقتی کامنتهای شبکههای اجتماعی رو میخونی خیلیها نوشتن وااای دیدی چقدر رو دختره غیرتی بود؟ دیدی چطوری سرش فریاد میکشید؟ ای کاش یکی داشتم اینطوری سر من داد میزد. احتمالا اگر دو قسمت جلوتر هم شخصیت فیلم با چاقو بزنه تو گلوی دختره بازم یک عده برن بگن وای به این میگن مرد واقعی، من یکی رو میخوام که همینطوری با چاقو بزنه تو گلوم.
این داستان تو سریال عاشقانه هم وجود داشت. یعنی هومن سیدی با همه دخترها تیک میزد، دخترها رو مسخره میکرد و خونهاش مثل خونه یک «جانی» بود ولی اکثر خانمها عاشقش بودند. البته بینندگان عزیز باید توجه داشته باشند اگر از بازی کیمرام در نقش یک آدم عصبیِ شکاک لذت میبرید ربطی به مواد مخدر نداره بلکه به خاطر اینکه انقدر در پونزده سال اخیر کیمرام یک کاراکتر یک شکل رو بازی کرده که توی پشت صحنه فیلمها هر شب ساعت سه صبح از خواب میپره و داد میزنه میگه: «به من دروغ نگو کثافت، با اون یارو چه رابطهای داشتی» بعد فرهاد اصلانی بهش زنگ میزنه میگه بگیر بخواب چند سال که بگذره عادت میکنی. از همینجا به کارگردانهای عزیز پیشنهاد میکنیم اگر میخواهید مواد مخدر رو برای بینندههاتون بد جلوه بدید سراغ یک آدم عصبی که دائم خودش رو به برق زده نرید که همه تشویق بشن برن معتاد بشن مثلا یک شخصیت دارای ثبات و مهربون و شوخ و شنگ (ترجیحا طنزنویس) رو به تصویر بکشید.
در عرض یک ماه آمار استفاده از مواد مخدر از مصرف گوجه کیلو هفت هزار تومنی هم کمتر میشه.
انگار یکی دیگه از مشکلات سریال شعر «نگو نگو نمیام» بوده که مقصد در شعر مشخص نشده. طبق معمول یکی از شخصیتهای متاهل سریال هم قصد یواشکی زن گرفتن داره که واقعا در حق آقای شریفینیا اجحاف شده چون اون نقش حق اونه؛ سهم اونه؛ مال اونه.