قانون-محمد جلالی/ روزنامه نگار
هميشه سياسيون و شخصيتهاي سياسي در رابطه با جايگاه مردم ايران سخن ميگويند و آنها را به عنوان مردمي هميشه در صحنه ميخوانند؛ رويهاي كه سالهاست از جانب همه جريانها و جناحهاي سياسي پيگيري ميشود ولي در برخي اوقات اقدامات و تصميماتي صورت ميگيرد كه در شأن مردم ايران با اين همه ويژگي و خصوصيت نيست. براي مثال از آنجايي كه ایران با داشتن دومین ذخایر گازی دنیا، چهارمین ذخیره نفتی جهان و رتبه چهاردهم دنیا در آثار میراث فرهنگی ثبت شده چرا مردم بايد از سطح رفاه پایینی در اين كشور برخوردار باشند؟! سوالي كه سالهاست جواب مشخصي براي آن يافت نميشود. به خاطر داريم كه موسسه لگاتوم در شاخص رفاه ۲۰۱۶ اعلام کرده است که ایران از میان ۱۴۹ کشور جهان رتبه ۱۱۸ را کسب کرده و 9 شاخص رفاه بر اساس کیفیت اقتصاد، فضای کسب و کار، حاکمیت، آموزش، سلامت، ایمنی و امنیت، آزادی فردی، سرمایه اجتماعی و محیطزیست تعریف شده است.
همه ما ميدانيم كه ایران از نظر ثروت در رتبه هفتادم دنیا قرار دارد وشايد چندان عجيب نباشد كه بگوييم قطر کشور بسیار کوچک و جنوبی ایران در رتبههاي بالايي این جدول است. از نظر وسعت ایران تا حدودي با 17 کشور اروپایی برابری میکند و برخی ایران را کشوری با چهار فصل همزمان میدانند؛ «دشت گندم بریان» گرمترین نقطه جهان در ایران به ثبت رسیده است. اما این ویژگیهای گردشگری ناشناخته سبب شده تا از نظر شاخص رقابت پذیری در زمینه گردشگری در سال ۲۰۱۷ ایران در مکان ۹۳ دنیا بایستد. پس اين سوال بازهم مطرح ميشود كه با تمام اين ويژگيها ایران را چه میشود که هنوز نتوانسته جایی برای خود در فضای بینالملل باز کند؟ رفاه در ایران از خط فقر بسیار دور شده و حالا همه میجنگند تا حيات داشته باشند. میله شاخص فقر حالا آنقدر بالا رفته که بیش از 40 میلیون نفر(تمام آنانی که حقوق زیر سه میلیون تومان دارند) شامل دریافت کمک هزینه یا به قول مسئولان «بسته حمایتی» میشوند! احمد میدری، معاون رفاه وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی با بیان اینکه در دورههای گذشته بین ۱۴ تا ۱۸ درصد مردم زیر خط فقر بودند، گفته است كه این میزان امروزه به ۱۸ تا ۳۵ درصد رسیده است آيا اين رويه و افزايش ميزان فقر جاي سوال ندارد؟! آيا كسي نبايد به اين نكات پاسخ دهد؟!
با این همه منابع خدادادی،چرا برخي پیشبینیها حاکی از آن است که نیمه از افراد کشور ایران نیازمند کمکهای غذایی دولت هستند؟! تنها پاسخي كه ميتوان به نكته فوق داد، اين است كه وضعيت امروز نشان ميدهد که مدیریت دولتمردان در استفاده از منابع درست نبوده و گرنه جایگاه مردم این نیست که خوشحال به دریافت صدقه شوند. صدقهای که بر اساس یک تئوری اشتباه از دولت نهم و دهم با اسم «یارانه نقدی» شروع و حالا با «سبد حمایتی» قرار است تداوم یابد.