کسی فکرش را نمیکرد که لودر و بلدوزر به جان خانهای بیفتند که خانوادهای داخل آن زندگی میکند. شهرداری «دارخوین» خوزستان بدون اینکه به ساکنان این خانه قدیمی اطلاعی بدهد، خانه را روی سر خانواده پنج نفره «مهدی عبدالساده» خراب کرد. این اتفاق صبح روز 6 بهمن در شهر کوچکی بین اهواز و آبادان رخ داد و بهانهای شد برای تهیه گزارشی از تخلفاتی که از سوی شهرداری و شورای اسلامی این شهر رخ دادهاست. چند روز بعد از این ماجرا سری زدیم به دارخوین که از اهواز 80 کیلومتر فاصله دارد؛ شهری که بین روستا و شهر بودن بیتکلیف ماندهاست. مرکز شهر و درست روبهروی مجموعه تلمبهخانه قدیمی دارخوین، همان جایی است که خانه را روی سر اهالیش آوار کردهاند. هنوز جای خالی خانه و انبار بزرگ شرکت نفت بهطور كاملپیداست. بخشی از آوار نيز روی زمین پخش است. یکی از اهالی زنگ میزند به مهدی عبدالساده، مردی که همراه خانوادهاش اینجا زندگی میکردهاست. چند دقیقه بعد سر میرسد. مرد قد بلند، لاغر اندام با موهای بوری که در این منطقه کمی عجیب به نظر میرسد. از ناراحتی فارسی و عربی را با يكديگر قاطی میکند. از او درباره خانهای که توی آن زندگی میکرده و از خراب کردنش از طرف شهرداری میپرسم، میگوید:«این خانه و انباری که کنار خانهمان بود، متعلق به شرکت نفت است. چند سال پیش اینجا در اختیار یکی از ارگانهای نظامی بود. 10 سال قبل وقتی آن را خالی کردند، در اختیار ما گذاشتند و چند هفته پیش شهرداری از ما خواست تا خانه را خالی کنیم اما این موضوع هیچ ارتباطی به شهرداری نداشت و شرکت نفت اعتراضی به ساکن بودن ما و بقیه اهالی در خانههای قدیمی شرکت خود نداشت. روز پنجشنبه شهرداری آمد و انبار را با خاک یکسان کرد و معلوم نیست آن همه لوله و شیرآلات و وسایلی که داخلش بود، چه شد و کجا رفت؟ اما شهرداری دستبردار نبود و صبح روز جمعه که خواب بودیم، یکدفعه صدای بلدوزر آمد و یکی از دیوارهای خانه خراب شد. ماشین شهرداری همینطور جلو آمد و من از ترس اینکه زن و بچههایم زیر بلدوزر نمانند، دستشان را گرفتم و سریع بیرون دویدیم». وی در ادامه افزود:« شهرداری با همکاری شورای شهر و بدون هماهنگی با شرکت نفت و حتی بدون داشتن دستور قضایی دست به این کار زدند و این در حالی است که این خانه و انبار ثبت میراث فرهنگی هستند؛ چراکه قدمت این خانه بیش از 100 سال است. در ضمن شهرداری چگونه میتواند به بهانه عریض کردن خیابان اصلی شهر اینطور خودسر با بلدوزر خانه مردم را خراب کند. اگر اتفاقی برای زن و بچهام میافتاد، چه جوابی داشتند به ما بدهند». «سعیده خلفیان» همسر مهدی عبدالساده فرزند کوچکش را در آغوش گرفته و خودش را به ما میرساند. وقتی متوجه میشود از تهران آمدهایم، سفره دلش را برایمان باز میکند :« این انصاف است که خانوادهای را اینطور در به در کنند. کجای این مملکت صبح روز جمعه با لودر و بلدوزر میآیند و خانهای را خراب میکنند؟ شهرداری چگونه به خودش چنین اجازهای میدهد که دست به چنین کاری بزند؟ بچههای من هنوز از این ماجرا به خود میلرزند و شبها توی خواب از ترس فریاد میکشند. رییش شورای شهر و شهرداری باید پاسخگوی این کار باشند. ساختمانی که متعلق به شرکت نفت بوده و نمایندهاش هیچ اعتراضی به ما نکردهاست. این را نيز بگویم این خانهها آنقدر قدیمی و فرسوده هستند که هر لحظه احتمال دارد روی سر مردم بریزند اما مردم با این وضعیت اقتصادی چارهای ندارند تا داخل آن را مرمت و زندگی کنند». ساختمانی که جزو میراث فرهنگی محسوب میشود اما دقایقی بعد عبدا... البوخنفر، سرپرست اداره میراثفرهنگی شادگان و دارخوین، مکی شمخانی، شهردار و یونس شاوردی، رییس شورای شهر دارخوین مقابل خانه و انبار تخریب شده حاضر میشوند. به آنها گفتهاند از تهران برای این ماجرا خبرنگار آمده است! مهدی عبدالساده وقتی چشمش به رییس شورا و شهردار میافتد، فارسی و عربی شروع میکند به شکایت از آنها و میخواهد تا همه حرفهایش را بنویسیم، شاید مسئولی به فر یادش برسد. البوخنفر،رییس میراث فرهنگی دارخوین برگهای از سال 92 را نشان میدهد که میراث فرهنگی مخالف تخریب این بنا بودهاست. «اینجا ملک وزارت نفت است، با چه مجوزی اینجا را آقای شهردار ویران کردهاند؟» علی ملکی، ناظر و مسئول پروژه موزه دارخوین سوال آخر را میپرسد. همه آدمهایی که دورهمان کردهاند، بر میگردند سمت مکی شمخانی، شهردار دارخوین که مجوز را داده و اقدام به تخریب بنا کردهاست. شهردار که عینک دودی به چشم زده و تا اینجای کار حتی یک کلام حرفی نزدهاست، پوزخندی میزند و با تمسخر میگوید:«من با خبرنگاران حرف نمیزنم. حرفی ندارم که بزنم. من با مجوز این کار را کردم، آن نيز برای آبادانی شهرم». یونس شاوردی، رییس شورای شهر دارخوین به کمک شهردار میآید و بيان میکند اینجا را با مجوز سپاه تخریب کردهاند. وقتی از او مجوز این کار را میخواهیم، آسمون ریسمون بههم میبافد و ما را حواله میدهد به فرمانده سپاه دارخوین. از شانس فرمانده نيز خودش در جمع حاضر است و خیلی خونسردانه رو به شهردار و رییس شورای شهر میکند و در جواب میگوید:« ما هیچ مجوزی ندادهایم و در جایگاهی نیستیم که مجوز تخریب خانه و ملک کسی را بدهیم». رییس شورا و شهردار وقتی با اعتراض مردم و سوالهای ما روبهرو میشوند، به این بهانه که کارشان قانونی بوده و هر کسی اعتراضی دارد، برود و شکایت کند، سوار ماشینشان میشوند و صحنه را ترک میکنند. شکایت از شهرداری برای تخریب اثر ملی اما نکتهای که مسیر تهیه گزارشمان را تغییر میدهد، ثبت ملی بودن اماکن و ابنیه ثبت ملی شرکت نفت محسوب ميشود که هیچ توجهی به آنها نشدهاست. عبدا... البوخنفر در مصاحبه با ما در این باره میگوید:«این مجموعه که تاریخی بیش از 100 دارد و سال 89 ثبت ملی شده است، نباید هیچ خدشهای به آن وارد شود و شورای شهر و شهرداری بهطورحتم این ماجرا را میدانستند اما به آن اهیمتی ندادهاند. چند سال پیش شهرداری برای تخریب این اماکن از ما استعلام کرد و ما پاسخ دادیم که امکان این کار وجود ندارد. شهرداری موظف است برای هر ساخت و سازی از ما استعلام کند اما این کار را نکردهاست و ما از آنها شکایت خواهیم کرد». اما خواسته مردم شهر دارخوین این است که چارهای به فکر اماکن تاریخی این شهر بکنند تا با سر و سامان دادن به این وضعیت، فرصت را برای حضور گردشگران به این شهر فراهم کنند. اما در این ارتباط مرجان شوشتری، معاون میراثفرهنگی خوزستان درباره تخریب تعدادی اماکن ملی دارخوین به ما میگوید:« مالك اين بنا شركت نفت و كاربري بنا در اسناد شركت نفت موجود است؛اين بنا در حال حاضر تبديل به فضاي شهري شده، يعني تغيير كاربري داده است، آيا روال قانوني براي اين تغيير كاربري را انجام دادهاند؟ فضاي صنعتي را تبديل به جاده شهري كردهاند، قبل از اين تغيير كاربري بايد ملك را از مالك خريداري ميكردند». «خسرو نشان» مدير ميراث فرهنگي استان خوزستان نيز در خصوص تخريب صورتگرفته و استعلام شهرداري از ميراث فرهنگي ميگويد:«شهرداري آگاهانه و عامدانه اين كار را انجام داده است. ثبت بودن و نبودن بنا به كنار، تاريخي بودن بنا بهطوركامل مشخص است. شهرداري موظف است طبق مقررات از ميراث استعلام بگيرد، پاسخ ميراث نيز در استعلامهاي قبلي به شهرداري داده شده اما شهرداري براي اين اقدام اخير استعلام مجدد نكرده است. اين تخلف هم مسئوليت كيفري دارد و هم مسئوليت مدني، طبق قانون شهرداري بايد علاوه بر جبران خسارتهاي وارده بنا را بازسازي كند». دکتراکبر نعمتاللهی، مدیر مرکز اسناد و موزههای شرکت نفت نيز در پاسخ به سوال ما که شرکت نفت چه واکنشی به تخریب این بناها در نظر دارد، به ما میگوید:« شهرداری و شورای شهر دارخوین بدون اجازه و استعلام از ما و میراث فرهنگی، دست به چنین کاری زدهاند و ما در این زمینه شکایتی تنظیم کردهایم و شركت مناطق نفتخيز جنوب به عنوان مالك اصلي اين اثر،شكايت خود را به بخش مربوط به رسيدگي عملكرد شهرداريها و شوراهاي شهر استانداري خوزستان ارائه كرد». نعمتاللهي در مورد برنامه اداره كل موزههاي شركت نفت براي مجموعه دارخوين ميگويد: «محور اصلي ما در اين مجموعه تلمبهخانه دارخوين است، سعي داريم كاربردهايي براي بناهاي مختلف اين مجموعه تعريف كنيم؛ از جمله يك مركز فرهنگي و هنري در اين مجموعه در نظر بگيريم. ضمن اينكه تمامي تجهيزات تلمبهخانه نيز مرمت خواهد شد. از سال ٩٧ مرمت و بازسازي اين مجموعه آغاز ميشود». اما در این رابطه رضا طاهری، رییس روابطعمومی مناطق نفتخیز جنوب در مصاحبه با ما گفت:« در مکاتبهای که با مدیر کل امور شهری و شوراهای استان خوزستان داشتهایم، مراتب اعتراض و شکایت خودمان را اعلام کرده و خواستار رسیدگی به این موضوع در کمترین زمان شدهایم. باید بگویم که تلمبه خانه و مجموعه ساختمانهای دارخوین و بناهای پیرامون آن قدمتی بیش از یک قرن دارند و بخشی از میراث فرهنگی،صنعتی و هویت صنعت نفت کشورمان محسوب ميشود که وجود آنها بیانگر مسیر تحول و تکوین صنعت نفت جهان و خاورمیانه است. براین اساس حفظ، مرمت و ثبت این مجموعه دردو دهه اخیر همواره در دستور کار میراث فرهنگی و مجموعه موزهها و اسناد نفت بودهاست. بهتازگی در اقدامی غیرمنتظره ، دو ساختمان قدیمی بالای یک 100 سال متعلق به شرکت ملی نفت ایران توسط شهرداری و برخی نهادهای مستقر در این شهر تخریب و لولههای موجود در آن به مکان نامعلومی منتقل شدهاند. از آنجاییکه این اقدام و ادامه آن در آینده ممکن است آسیبهای جبران ناپذیری به هویت تاریخی اين شهر وارد کند و طرح تبدیل دارخوین به موزه صنعت نفت را با مشکلات جدی مواجه کند، ما در این ارتباط و برای پیشگیری از چنین اتفاقاتی، درخواست بررسی سریع کردهایم و اجازه نمیدهیم ابنیههای تاریخی و ملی که متعلق به شرکت نفت است، آسیبی ببینند».